منبع  درآمد خوب در مالستان

منبع  درآمد خوب در مالستان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ولسوالی مالستان یکی از ولسوالی‌های کوهستانی و سرد سیر ولایت غزنی است. در این سرزمین شش ماه اول سال آب و هوای معتدل و شش ماه دوم سال سرد و خشک می‌باشد. فصل معتدل مالستان از برج حمل آغاز و در برج سنبله خاتمه می‌یابد و اما فصل سرد و خشک از ماه میزان الی حوت ادامه می‌یابد. در سابق در فصل گرما معمولاً دهاقین بیشتر به برداشت محصولات زراعتی شان مانند: گندم, عدس، مشنگ، کولول، شاخل و غیره می‌پرداختند، چون در آن وقت یگانه راه امرار معشیت ایشان را محصولات مذبور تشکیل می‌داد. اما بعد از باز شدن درهای خارج برای اهالی این منطقه بخاطر کار در کشور های خارجی سفر کردند و با کسب و کار مختلف در آنجا پول بیشتر جمع آوری نموده و در مالستان سرازیر نمودن که این موضوع باعث شد دهاقین به طور امتحانی دست به زرع حبوبات دیگر مثل لوبیا، نخود، باقلان، دال، و سایر حبوبات بزنند که خوشبختانه زرع آنها نتیجه ملموس به دست داد و علاقمند به ادامه زرع

ادامه نوشته

بیکاری مخفی در ادارات؛ مقصر کیست؟

 

حیات‌الله مهریار

در این روزها، یکی از بحث‌های مهم شبکه‌های اجتماعی، پرداختن به ساختار تشکیلاتی و بیم بیکار شدن تعداد زیادی از کارمندان ادارات دولتی است. زیرا تعداد کثیری از کارمندان دولت از ادارات مختلف بی‌سرنوشت شده‌اند و کارکنان تنقیص شده وزارت‌ها نیز معترض‌اند. تنها جوابی را که سخنگویان ادارات دولتی بیرون داده‌اند، مسلکی‌سازی و از بین بردن بیکاری مخفی در ادارات است. بی‌سرنوشتی کارمندان ادارات دولتی با وجودی که با کم‌ترین معاش استخدام شده‌اند، یک معضل جدید دیگری را در جامعه به بار خواهد آورد. حالا به واقعیت، دولت در جست‌وجوی از بین بردن بیکاری مخفی است؟ آیا واقعاً کارگزاران می‌خواهند ادارات را مسلکی بسازند؟ اصلاً چه کسانی عامل بیکاری مخفی در ادارات دولتی‌اند؟

بیکاری مخفی چیست؟

متخصصان مدیریت در باب بیکاری مخفی چنین می‌نگارند: «استفاده از نیروهای کارآمد و متخصص که دانش آن‌ها مرتبط با مکان اعمال نمی‌شود و در یک سیستم اداری و یا غیراداری در ظاهر نشان دهنده‌ کار است؛ اما در واقعیت این طور نیست. بیکاری پنهان با توجه به تناقض شغلی‌ که با آن تشکیلات دارد، نه تنها نقش سازنده‌ای را ایفا نمی‌کند، بلکه مشکلات فراوانی را برای آن سیستم و کل جامعه ایجاد می‌کند و این امر یکی از مشکلات ریشه‌ای سازمان‌ها، ادارات، تشکیلات دولتی و غیردولتی به شمار می‌آید.»

نظر به تعریف فوق، نمی‌توان انکار کرد که در ادار

ادامه نوشته

مفهوم عدالت اجتماعی درقانون اساسی

   مفهوم عدالت اجتماعی درقانون اساسی

(بایدها ونبایدهای قانونی)

عدالت ازدیربازبافطرت انسان هم آجین بوده، آن رابه عنوان یک ارزش وآرمان در رفتار فردی واجتماعی، می شناخته ومی پذیرفته اند.

به دلیل بنیادی، ارزشی وکاربردی بودن عدالت، جایگاه آن درسازوکارهای قانونی اصلی ترین دغدغه دراین راستا، شمرده می شود، که دراسلام به حیث زیربنا پس ازتوحید دربعد اجتماعی قرارداشته، باید روبنا های آن، درسازوکارهای اجتماعی ازجمله قانون گذاری وقانون ورزی، برآن زیربنا ها، استوار وبرقرارباشد. این همه اصالت ها وتأکید ها، ملهم ازآموزه های دینی است که بیش از 15 باراصطلاح �عدل وعدالت� به مفاهیم ومصادیق متعدد درقران کریم ذکرشده است.

درقانون اساسی افغانستان؛ عدالت اجتماعی درفصل حقوق و وجایب اتباع بسیارروشن ومناسب، تسجیل گردیده است. دراموراقتصادی ومالی مبتنی براقتصاد بازارآزاد، اصل مالکیت، آزادی مالکیت، تجارت، انتقال سرمایه، امورتولیدی وصنعتی و... تصریح گردیده است. [1]

درسیستم اقتصاد بازار ممکن است رفتاراستثمارگرانه توسط سرمایه داران صورت گیرد که دراین صورت مردم کم درآمد وبی سرمایه درمعرض آسیب های اقتصادی قرارمی گیرد ولی برای جلوگیری ازچنین رویکردی ظالمانه، قانون �ضدانحصار� می تواند آن را ازفراروی شهروندان بردارد.

دربخش خدمات، قانون اساسی دولت را مکلف نموده تا برای شهروندان خدمات لازم ومناسب عرضه دارد. مانند آموزش رایگان تا مقطع لیسانس، خدمات صحی رایگان، حمایت ازخانواده، توسعه فرصت ها، انکشاف متوازن درسطح ملی و... همه زیرمجموعه ای عدالت اجتماعی درقانون اساسی افغانستان می باشد.

عدالت؛ ازلحاظ مصادیق ومفاهیم کاربرد بسیارگسترده وارزنده درادبیات علوم اجتماعی، دارد که درونمایه های فکری وایدئولوژیکی تمام مکتب ها، فلسفه ها، وگروه های اجتماعی را می سازد.آنچه در حوزه ای �قانون� مطرح است وبه عنوان درونمایه اصلی قانون درطول سه مرحله ازقانون یابی گرفته تا قانون گذاری وسرانجام قانون ورزی درسه معنای ویژه، درقلمروعدالت اجتماعی مطرح می باشد

 1– عدالت به معنای توازن وتعادل:

تعادل چیزی است که یک پدیده  یا یک جامعه به دلیل متوازن بودنش درحیات جمعی بقا وثبات می یابد. دریک نظام متعادل، هرچیزوهرکس درجای خودش که ضرورت اقتضا کند، گماشته می شود، به تعبیر دیگر باید کاربه ا

ادامه نوشته

بیایید از شفافیت و قانونمداری حمایت کنیم (در پیوند به آمر معارف مالستان)

حیات الله مهریار

چندی قبل خبر تقرری آقای عزیز احمد رستگار را بعنوان آمر معارف مالستان در فضای مجازی فیسبوک در صفحه یکی از دوستان خواندم و به یقین برایش آرزوی موفقیت نمودم. تقرر ایشان بعنوان جوان تحصیلکرده نوید بخش تحرک و پویایی در معارف مالستان احساس میکردم. اما چند روزی نگذشت که از طریق یکی از دوستان اطلاع یافتم که تعدادی از بزرگان و ریش سفیدان مالستان بخصوص میرآدینه در کابل آمده اند تا تقرری رستگار را به چالش بکشند.

در پیوند به این مسئله تعدادی از جوانان و محاسن سفیدان در کابل به نیابت از رستگار نیز با وکیلان مالستان در پارلمان صحبت های کرده بودند. اما بد بختانه موضوع به شکل حیثیتی و منطقه ای دنبال شده بود. ضمن اینکه این روند به شدت به معارف مالستان آسیب می رساند و چالش های متعددی دیگری نیز به دنبال خواهند داشت.

اما در فضای مجازی و در صحبت های بعضی دوستان حرف و حدیث های متفاوتی را شنیدم که با اصل قضیه همخوانی نداشت.

اصل قضیه

بعد از تقرری آقای رستگار و تبدیلی مدیر نبی خان به جای او، مدیر نبی خان را از چنین تبدیلی خوش نیامد و خواهان بررسی چگونگی تقرری وی شد. زمانیکه نماینده های هر دو جانب نزد وکلان مراجعه کرده بودند و قرار بر این شد تا جلسه مشورتی را تشکیل دهند تا دیدگاه ها و

ادامه نوشته

جوانان، نا آگاه از روز شان

... در واقع جوانان، قشر پویا و توانمند جامعه را تشکیل میدهند و همواره مورد توجه سازمانها و گروه های مختلف جامعه نیز قرار دارند. جوانان با توانمندی و استعدادی که دارند زمینه خوبی برای ترقی، پیشرفت و استحکام جوامع از پراگنده گی های اجتماعی است. اما، اگر از این نیروی با ارزش، مدیریت سالم و اثر بخش صورت نگیرد، بدون شک طعمه گروه های هراس افگن و افراط گرایان خواهند شد، چنانکه این موضوع به چالش حاد امروز جهان مبدل شده است...

ادامه نوشته

سلاخی مردم و وجدان دردی ما

... یا وقتی بخواهیم رسم و رواج های امروز را که هیچ ربطی به دین و دینداری ندارد برای مردم بیان کنیم، بجای اینکه بپذیرند و از آن جلوگیری کنند، آنگاه ما را بی دین خطاب میکنند. یا اینکه همنوعانم در فجیع ترین شکل سلاخی میشوند، آواره میگردند و درد می کشند و من زنده ام، نفس میکشم، به جسد های پاره پاره اش نگاه میکنم ولی نمیتوانیم کاری انجام دهیم، وجدان درد هستم. در واقع امروز اکثر افراد جامعه ای ما وجدان درد اند و تنها احساسات شانرا در در صفحه فیسبوک ابراز میکنند و در غیر آن نمیتوانند کاری انجام دهند. شرایط طوری رقم خورده است که نمیتوان بصورت جدی در مقابل بی عدالتی، حق تلفی و تعصبات قومی و لسانی ایستاد شد. زیرا ایستاد شدن در چنین مواردی مساوی به حذف اشخاص میگردد. در اینصورت ضایعه ای بوجود می آید که قابل جبران نیس...

ادامه نوشته

کچالو؛ از سر سفره تا نوای دمبوره بامیانی‌ها

ظفرشاه رویی

برگرفته از وبسایت هشت صبح

گل‌های سبز و سفید کچالو، فضای امروزی بامیان را بیشتر دگرگون ساخته و اکثر باشنده‌گان این ولایت در گفت‌وگوهای میان خود تا در ترانه‌های محلی‌شان از گل کچالو می‌گویند.
کچالو از مهم‌ترین محصولات زراعتی بامیان به شمار می‌رود و برای نخستین‌بار باشنده‌گان این ولایت به امید این که این محصول زراعتی بتواند سفره‌های‌شان را رنگین‌تر بسازد، به کمک وزارت زراعت و مالداری و اداره‌ محلی‌شان جشنواره «گل کچالو» را برگزار کردند. این جشنواره با اجرای برنامه‌های مختلف فرهنگی از جمله نواختن دمبوره، نمایش غذاهای تهیه‌شده از کچالو همراه بود. کمتر نوازنده‌ای در این جشنواره به جز از تعریف و توصیف از گل کچالو، به مسایل عشق و عاشقی می‌پرداختند. بامیانی‌ها نزدیک به سی نوع غذا از کچالو درست می‌کنند. شاید کمتر سفره‌ای باشد که بر سر آن کچالو وجود نداشته باشد.
دهقانان بامیان طی سال‌های اخیر در کشت کچالو از مهارت‌های خوبی برخوردار شده‌اند. وزارت زراعت و مالداری نیز،

ادامه نوشته

مطالعه را جدی بگیریم  (قسمت چهارم و پایانی)

مطالعه یکی از مهارت های تحصیلی هست

 استاد حیات الله ناصری

تحصیل و فراگیری علم و دانش امروزه به یکی از مسایل مهم جامعه ما تبدیل شده و بخش اعظم از خانوداه ها و محصلین عزیز خویش و چگونگی تحصیل و موفقیت آنان فکر می کنند. اما اینکه چی قدر بستر تعلیم و تحصیل در کشور و منطقه ما برای این عزیزان فراهم شده و شرایط ، امکانات و معیار های جهانی تا چی اندازه از سوی متولیان امور آموزشی مورد توجه قرار می گیرد قابل بحث و تاءمل است.

اما آنچه واضح است اینست که در مجموع ما افغان ها علوم را در حیطه "دانش" می آموزیم اما در حیطه " مهارت" از آن استفاده نمی کنیم، یعنی در بکارگیری آن مشکل داریم. چون یادگیری همه علوم در سه مقطع، دانش، نگرش و مهارت صورت می گیرد!

روی این حساب اگر بخواهیم تحصیل محصلین عزیز ما "مهارتی" باشد یادگیری مهارت های تحصیلی یک نوع سرمایه گزاری بالای تحصیل است! و در بین سایر مهارتها "مطالعه" جایگاه خاصی دارد در نوشته های قبلی مطالبی پیرامون تعریف و شرایط مطالعه بیان شد در این بار فواید مطالعه را در این قسمت بیان می کنیم:

ادامه نوشته

  مفهوم عدالت اجتماعی درقانون اساسی  (بایدها ونبایدهای قانونی)

عدالت ازدیربازبافطرت انسان هم آجین بوده، آن رابه عنوان یک ارزش وآرمان در رفتار فردی واجتماعی، می شناخته ومی پذیرفته اند.

به دلیل بنیادی، ارزشی وکاربردی بودن عدالت، جایگاه آن درسازوکارهای قانونی اصلی ترین دغدغه دراین راستا، شمرده می شود، که دراسلام به حیث زیربنا پس ازتوحید دربعد اجتماعی قرارداشته، باید روبنا های آن، درسازوکارهای اجتماعی ازجمله قانون گذاری وقانون ورزی، برآن زیربنا ها، استوار وبرقرارباشد. این همه اصالت ها وتأکید ها، ملهم ازآموزه های دینی است که بیش از 15 باراصطلاح «عدل وعدالت» به مفاهیم ومصادیق متعدد درقران کریم ذکرشده است.

درقانون اساسی افغانستان؛ عدالت اجتماعی درفصل حقوق و وجایب اتباع بسیارروشن ومناسب، تسجیل گردیده است. دراموراقتصادی ومالی مبتنی براقتصاد بازارآزاد، اصل مالکیت، آزادی مالکیت، تجارت، انتقال سرمایه، امورتولیدی وصنعتی و... تصریح گردیده است. [1]

درسیستم اقتصاد بازار ممکن است رفتاراستثمارگرانه توسط سرمایه داران صورت گیرد که دراین صورت مردم کم درآمد وبی سرمایه درمعرض آسیب های اقتصادی قرارمی گیرد ولی برای جلوگیری ازچنین رویکردی ظالمانه، قانون «ضدانحصار» می تواند آن را ازفراروی شهروندان بردارد.

دربخش خدمات، قانون اساسی دولت را مکلف نموده تا برای شهروندان خدمات لازم ومناسب عرضه دارد. مانند آموزش رایگان تا مقطع لیسانس، خدمات صحی رایگان، حمایت ازخانواده، توسعه فرصت ها، انکشاف متوازن درسطح ملی و... همه زیرمجموعه ای عدالت اجتماعی درقانون اساسی افغانستان می باشد.

عدالت؛ ازلحاظ مصادیق

ادامه نوشته

تظاهرات مدنی پاسخگو نیست

شاید با خواندن عنوان فوق برای خواننده گان محترم سوال خلق شود که چرا؟ اما باید گفت که در کشور ما در همین دهه ای اخیر فضای برای تظاهرات مدنی مهیا گردید. در واقع تظاهرات مدنی و پیشکش خواسته های مردم از این شیوه معقول و قابل پسند است، چنانکه در سراسر جهان معمول و یک امر پسندیده برای اهرم فشار بالای حکومت از طریق مسالمت آمیز میباشد. اما، تجربه نشان داده است، تظاهرات های مدنی در کشور ما پاسخ مثبت نیافته و هم نخواهند یافت ناشی از مواردی است که بطور خلاصه به آن پرداخته میشود:

  • فعالیت های مدنی مناسبت با یک جامعه‌ای دموکراتیک و دارای ساختارها و کارکردهای تفکیک شده دارد، نه جامعه‌ای که هنوز بخش های از آن قبیله‌ای است و بخشی دیگر نیمه قبیله‌ای. در جامعه‌ای که هنوز روابط قومی و فامیلی حرف اول و آخر را در همه موارد می زند، ابتدا شکل گیری جریان های مستمر و فراگیر محال است و در ثانی اگر این جریان ها شکل بگیرند باز هم فاقد آن ابزاری اند که بتوانند خواسته های خود را بر حکومت تمامیت خواه بقبولانند.
ادامه نوشته

جامعه ای مدنی

رمضان ضیا

امروز در کشور ما سخن از مدنی و مدنیت و در کل جامعه مدنی نقل هر مجلس است. اما جامعه مدنی به کدام جامعه گفته میتوانیم؟ یا به سخن دیگر جامعه مدنی مستحصل کدام جریان میباشد؟ در این مقاله بصورت فشرده نگاهی به این موضوع پرداخته ام. در واقع جریان های مدنی و یا جامعه‌ای مدنی حاصل دگرگونی های اجتماعی- سیاسی مغرب زمین است. طی روندها و فرایندهایی زیادی جامعه‌ای مدنی شکل گرفت و استقرار یافت، اما از این میان دو جریان اساسی و قابل تأمل هست: نخست، فرو ریختن

ادامه نوشته

قسمت سوم مطالعه در مالستان

قسمت سوم: -

 

استاد حیات الله ناصری

غنی سازی مطالعات و کتابخانه ها: پس از اینکه از اهمیت و ارزش علم، ضرورت مطالعه و جدی گرفتن آن در نوشته های قبلی اشاراتی داشتیم، در این قسمت به روش مطالعه و یادگیری طی سه عنوان: 1- تعریف مطالعه 2- فواید مطالعه 3- شرایط مطالعه، نکاتی را برای خواننده گان گاهنامه روشنگر یادآور میشوم و مطالبی هم راجع به کتابخانه های عمومی ولسوالی مالستان به رشته تحریر در آورم. 1- تعریف مطالعه مطالعه یک پروسه شرطی و اکتسابی است که سبب افزایش معلومات میشود. پروسه شرطی و اکتسابی یعنی اینکه مطال

ادامه نوشته

نگوییــم که پول خوشبختی نمی‌آورد!

نگوییــم که پول خوشبختی نمی‌آورد!

عــوض "فــکور"
یکی از بدیهیات این است که پول خوشبختی و شادمانی نمی‌آورد و درجامعه‌یی مثل افغانستان به ندرت مورد پرسش واقع شده است. یا این احتمال بیشتر است کسانی که هرگز بی ‌پول نبوده‌اند از آن استقبال کردند. اما برای طبقه‌ی فقیر جامعه دقیقاً همه چیز واضح و آشکار است. افراد شامل این طبقه می‌دانند که هر افغانی چه ارزشی دارد. امروزه همه‌ی کمپنی‌ها، روزنامه‌های بزرگ، تلویزیون‌ها، رادیو‌ها، تویت‌ها، دیگر رسانه‌های اجتماعی و حتا همه‌ی افراد با همین قیافه سخن می‌گویند: مثلاً هر افغانی یعنی باید تعداد بیل یا کلنگی که بزنی و یا هر کفش که باید بُرس زده شود و... مهم نیست به این ایده‌ی که «پول خوشبختی نمی‌آورد» دل‌بسته هستیم. اما نتایج تحقیقات خلاف آن را نشان می‌دهد. تحقیقات برای ما می‌گوید پول نه تنها از ما در برابر استرس‌های روزمره و دغدغه‌های اقتصادی حفاظت می‌کند، بلکه می‌تواند اساسی‌ترین نیازهای روانشناسی یعنی همان روابط اجتماعی و انسانی را بخرد. افراد به هر اندازه‌ی که درآمدشان بیشتر باشند، احتمال کمتری دارد که مسایل و مشکلات اقتصادی را تجربه کنند؛ هرچند آشکارا پول تضمینی برای خوشنودی نیست و بعضی از ناهنجاری‌هایی هم در داده‌ها وجود دارد. یعنی خوشبختی‌های زیادی به همراه ندارد. مثلاً کسی که ده میلیون افغانی در سال درآمد دارد الزاماً از کسی که یک ملیون افغانی درسال درآمد دارد، 10 برابر احساس خوشبختی نمی‌کند. اما قطعاً کسی که یک میلیون درآمد دارد میتوان گفت از کسی که 10 هزار افغانی درآمد دارد بیشتر احساس خوشبختی کند. اما بعنوان قانون کلی میتوان گفت، به هر اندازه که از لحاظ اقتصادی وضع بهتر و مناسب داشته باشی، شادمان‌تر خواهی بود. با وجود آن‌که با این حرف‌ها گرایش‌هایی هم وجود دارد، ولی برای بعضی‌ها ظاهراً نوع لاف‌زنی به شمار می‌آید. علاوه بر آن دراین اواخر با پیدایش جنبش روانشناسی مثبت که طرفداران آنرا اکثراً گروه سرمایه‌داران در کشور‌های مختلف تشکیل می‌دهد، بر این نظر اند که شرایط و دغدغه‌های اقتصادی پیامدهای کمتری بالای شادمانی ما دارد. به هرحال پول مهم است و مورد توافق اکثریت. اما حکایت خطرناک بر

 

ادامه نوشته

معارف و صحت؛ دو فکتور اساسی جامعه

معارف و صحت؛ دو فکتور اساسی جامعه

نوروز «یوسفی»
ولسوالی مالستان یکی ازولسوالی های هجده گانه ولایت غزنی می باشد، این ولسوالی باداشتن ۱۵۰۰۰۰ نفوس یکی از پرنفوس ترین ولسوالی های کشور به حساب می آید. همچنان۲۷۰۰۰ دانش آموز که تقریبأ ۱۱۰۰۰ آنها را اناث تشکیل می دهد، در ۶۴ باب مکتب در این ولسوالی شامل درس خواندن هستند. نزدیک به ۸۰۰۰ نفر محصل از این ولسوالی در دانشگاه های کشور مصروف تحصیل می باشند و در حدود ۵۰۰۰ نفر از مقطع لیسانس، ماستری و دکترا فارغ شده اند. در تم

 

ادامه نوشته

به مناسبت شماره بیستم گاهنامه روشنگر

حیات‌الله مهریار

بعد از ایجاد دولت موقت و انتقالی، صفحه‌ی جدیدی از تاریخ برای جامعه‌ی ما گشوده شد. گرچند آن‌چه تصور می‌شد، تحقق نیافت و هنوز هم چالش‌هایی وجود دارد. اما باز شدن مکاتب و دانشگاه‌ها و حضور اطفال، نوجوانان و جوانان برای ادامه‌ی تحصیل امیدبخش فردای بهتر را رقم می‌زند.

باری مرحوم استاد طارق مالستانی می‌گفت: «جامعه‌ی ما وقتی به آگاهی می‌رسد که کسبه‌کاران به خبر‌های رادیو گوش دهند و آنانی‌که سواد خواندن و نوشتن را دارند، کتاب، مجله و روزنامه بخوانند.»

با توجه به گفته‌ی آن مرحوم، امروز بسیار خرسندیم که گاهنامه‌ی روشنگر مالستان در دستان پر مهر مردم مالستان قرار می‌گیرد و آنان با حمایت‌های معنوی شان برای ما قوت و انرژی می‌بخشند. الحمدالله امروز این فرهنگ نهادینه شده و علاقمندان با احساس و دانای گاهنامه روشنگر، مدام با ما تماس میگیرند و چشم انتظار شماره بعدی مجله هستند. امروز ما بر خود می‌بالیم که خرد، آگاهی و دانش مردم ما به حدی رس

ادامه نوشته

بد مصرفی و عوامل آن

 

روح الله “الهام"

در جامعه‌ی عقب مانده و مصرفی ما، تولیدات محلی و فرآورده‌های داخلی به هیچ‌وجه پاسخ‌گوی نیازمندی‌های مردم نبوده و تکافوی نیاز بازار را ندارد. به بیان دیگر، باید نگاشت که مردم ما هیچ‌گاه نتوانسته‌اند نیازمندی‌های و خواست‌های خودشان ‌را از محدوده‌ی جغرافیای مالستان برطرف کنند. همین امر باعث شده است که هر فامیل حداقل یک نفر را در بیرون از افغانستان به‌عنوان حامی اقتصادی داشته باشند تا با قبول تمام مشکلات بتواند منبع عایداتی و مرفوع کننده‌ی نیاز و خواست‌های فامیل خویش باشد. طی سال‌های اخیر، مؤثریت این رویکرد در مقایسه به دهه‌های گذشته به خوبی قابل مشاهده است. اما ژرف‌تر که بنگریم، با توجه به مبالغ هنگفتی که به مالستان در یک دهه‌ی اخیر سرازیر شده است، نتوانسته به وضعیت اقتصاد تولیدی مردم موثر واقع شود. اکثراً مبالغ هنگفت را به خرید موتر خلاصه کرده‌اند و یا هم به ساختن تعمیر مسکونی بیشتر از حد نیاز. این‌که چرا کمتر کسی فکر سرمایه‌گذاری را در ذهن داشته و بیشترین‌ها مصارف عقده‌ی داشته‌اند، موضوعی است که باید تحلیل شود. آیا راه‌حل هم وجود دارد که بتواند سعادت جامعه را به همراه داشته باشد؟ آیا تداوم این گونه بی‌رویه مصرف کردن شکننده نیست؟ چه راه‌ حلی می‌توان ایجاد کرد؟ آن‌چه آشکار و تعریف آن در تمامی جوامع معمول بوده است، تفاوت بین دو واژه‌ی «نیاز» و «خواسته» است که بیان آن می‌تواند راه‌گشای این امر واقع شود. اساساً نیاز ابتدایی‌ترین ضرورت انسان است که نمی‌توان به سادگی و سلیقه‌یی از کنار آن عبور کرد و چیزی است که در بافت حیاتی آدم‌ها وجود دارد. به‌گونه‌ی مثال نمی‌توان از خوردن و خوابیدن منصرف شد. دقیقاً نیاز یا نیازمندی به چنین پدیده‌یی گفته می‌شود. اما در گزینه‌ی دوم که خواست است، اساساً بعد از آن‌که نیازمندی برطرف شود انسان‌ها این گزینه را کلیک می‌زنند. خواست‌ها بعد از حل نیازمندی شکل می‌گیرد و معمولاً نا محدود است و متأثر از بافت‌های اجتماعی، سیاسی و گاهاً فرهنگی بوده است. هدف از بیان این دو مورد این بود که خوب است ما، بین نیاز و خواسته به یکی اکتفا کنیم. در شرایطی که رقابت‌های اقتصادی روز افزون است و هر کس در تلاش پیشی گرفتن از دیگری است، مدیریت مصارف تنها راه‌گشای مشکل است. اکثراً مصارف و مخارجی که در قالب رسوم و عنعنات عرفی صورت میگیرد، عوامل متعدد دست به یکی کرده و علت این معلول شده است. یکی از این عوامل در کنار عوامل دیگر، رفاه وآسایش تازه بنیاد است؛ هرچند فراگیر نیست. فرصت بیشتر از یک دهه‌ی اخیر زمینه‌ی این را فراهم ساخت تا مردم ما نیازهای اولیه‌ی شان را تأمین کرده و کم کم به خواسته‌های شان پافشاری کنند. فارغ از آن‌که مسئولیت اجتماعی احساس شود، بدون اینکه به تقویه‌ی بخشی شا

 

ادامه نوشته

آزادی قلم یا قلم آزاد؟

استاد حسین شریفی

 

رفتن به سوی هدفی با پای قلم ؛ گفتن سخنی با زبان قلم و خواستن حقی با توان قلم در سازو کار های رسانه ای رویکرد سازنده و پاینده است. امابا کدام روش؟ رخداد های گینه وآلینه کیمتو در همه جا و اینجا وجود داشته؛ دارد وخواهد داشت. وکیمتو خبری و نظری در فکر وذکر ما می‌پیچد یا پیچانده می شود این پیچش ها خود یک پیچ دیگر است. در گیرو دار آن این ما هستیم که به خود یا با خود می پیچیم باز این ما هستیم که چگونه داشت و برداشت خویش را باز می گوییم. طبعا هر رخدادی در ذات خود می تواند مثبت باشد 

ادامه نوشته

ازدواج و اعتماد

تاج محمد شفیع زاده
ازدواج، تاریخچه‌ای به قدامت پیدایش انسان ها در کره زمین دارد و در تمام مکاتب و ادیان مطرح است؛ اما هیچ مکتبی به اندازه اسلام برای این موضوع اهمیت قایل نبوده است. دین مقدس اسلام جوانان را تشویق میکند تا زمانیکه شور وشوق جوانی در وجود مرد و زن شعله ور است باید پیوند ازدواج را ببندد، و در صورت نداشتن کدام عذر منطقی جایز نمیداند که این پیوند به تاًخیر بیفتد. چنانکه خداوند (ج) در قرآن عظیم شأن می فرماید: "از نشانه های خداوند (ج) این است که برای شما از جنس خودتان زوج های آفریدیم که به وسیله آنها آرام گیرید ومیان شما مهر و محبت

ادامه نوشته

برگزاری جشن استقلال در مالستان

روح الله الهام

هنگامیکه مسئله جشن استقلال کشور مطرح میگردد، پرسش های نیز در ذهن آدم بوجود می آید. اینکه دقیقاً کدام تاریخ را باید به عنوان روز استرداد استقلال کشور تجلیل کرد؟ آیا ۲۲ اسد دقیقاً همان روز است؟ اصلاً استقلال افغانستان استرداد شده است یاخیر؟ در این موارد حرف و حدیث های فراوان به تحلیل گرفته شده است و لازم نمیدانم در این مقاله کوتاه به آن بپردازم. اما موضوع که مرا وا داشت دیدگاهم را بیان کنم، تجلیل از این روز در ولسوالی مالستان بود. آری! با برپای حکومت دوره موقت و انتقالی و ادامه آن، کم کم شوق تحول خواسته یا ناخواسته در دل مان راه یا
ادامه نوشته

دو نکته کوتاه به آمرین مکاتب

اولین بار که ذهنم با نوشتن مقاله کلنجار رفت صنف دهم مکتب بودم. محیط بسته منطقه و عبور از یک بحران و جنگ های خانمانسوز باعث شده بود که کسی کمتر کمر همت ببندند و به نوشتن و چاپ کردن آن بپردازند. صنف نهم را بعد از فاصله دوساله با چشم انداز فردای روشن مثل سایر شاگردان مکتب با شوق تمام آغاز کردیم. اولین باری که قرار شد مقاله بنویسم و در صنف بخوانیم، رابطه به مادر بود. ذهنم آرامش نداشت و شب نیز کتابچه و قلم را در کنارم گذاشتم و با خیالات شبانه آنچه در ذهنم می آمد در دل تاریکی شب نقش کتابچه میکردم. فردایش وقتی مقاله مادر را بخوانش گرفتم، تحت تأثیر رفتم. اما؛ استاد جوهرشاه اخلاقی و هم صنفانم تشویق ام کردند. جا دارد در اینجا بعد از سالهای چندی از استادی که برای اولین بار ذهنیت نوشتن و خواندن را در دل ما حک کرد تقدیر و تشکر نمایم. در واقع افراد و جامعه وقتی میتوانند رشد نمایند و به بالنده گی فرهنگی و اجتماعی برسند که در آن ذهن های خلاق به کار بی افتد و زمینه رشد آنان نیز مساعد گردد. من باورمندم استادانی هستند که ذهن خلاق شان را به کار نیانداخته اند. در این میان استاد جوهرشاه اخلاقی کسی است که فرهنگ نوین را در لیسه عالی
ادامه نوشته

گذار از میرسالاری مدرن و خلاء تئوریک

چرا نیاز می‌بینیم که طرح مسئله‌ی ما گذار از میرسالاری مدرن باشد؟ چرا باید تا هنوز به رویدادهای گذشته استناد کنیم و برآن باشیم تا درسی از دلِ تاریخ بیرون بکشیم که برای امروز ما درس عبرت و عامل تحرک و گذار از یک وضعیت به وضعیتِ دیگر باشد؟ من در رویکرد زندگی مردم ما، گذار از تاریخ نمی‌بینم که ورای وضعیت اسلافمان باشد. ما از کنار تاریخ گذر کرده‌ایم و از خود تاریخ گذر نکرده‌ایم. تاریخ به شکل دیگری با رویکرد جدیدی تکرار میشود. این بنیان تحرک ما را متزلزل کرده است. زندگی هزاره‌گی دارای مشخصه‌ی منحصر به فردِ از افتخارات، سرفرازی‌ها، خودمختاری‌ها و درسوی دیگر مشقتها، دردها، رنجها و حذف فزیکی و سرکوب روحی بیشماریست. هزاره بودن در جفرافیای تاریخی‌ای بنام افغانستان در صد سال اخیر از 1880 میلادی به بعد عجین با آوارگی، فقر، بردگی،‌ و خیانت‌های درونی بوده است. وضعیت جغرافیایی و ساخت و بافت قبیله‌ی هزارستان و وضعیت آفاقی افغانستان معاصر چنان بود که چنان بودیم و چنین هستیم. اما ما نباید تا هنوز غرور شکسته‌ی صد سال قبل را یدک بکشیم که جز مانع و غفلت برای‌ما چیزی به ارمغان نمیآورد. جز احساس ناتوانی، حقارت و ضعف چیزی حاصل‌مان نمیشود، جز اینکه خود معترف باشیم که هر آنچه به

ادامه نوشته

مطالعه را جدی بگیریم

استاد حیات الله " ناصری"
قسمت دوم
در قسمت اول این مقاله یاد آور شدیم که انسانها به ارزش علم و جایگاه دانش و نقش آن در زندگی به‌خوبی پی برده اند. در برنامه های دین مبین اسلام نیز روی علم و آموزش آن به صورت جدی و بدون قید و شرط تأکید فراوان شده است. دانشمندان مسلمان در طول تاریخ در جهت گسترش آن سعی و تلاش زیادی نموده اند. در عصر حاضر نیز در سراسر جهان یکی از شعارها و برنامه‌های اساسی تقویت مهارت مطالعه و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی می باشد. گرچه در کشور ما سرانه تحقیق، چاپ و تیراژ کتاب هنوز در حد زیاد بالا نیست در ولسوالی مالستان که 
ادامه نوشته

حاکمیت خط سرخ دوستی و دشمنی

علی رضا دایفولادی

 

افغانستان از معدود کشورهای است که سالیان متمادی دشمن تراشی های بی مورد و نا بجا کرده است. سیر تاریخی این دشمن تراشی ها بر موضوع سخن ما سنگین است. حکومت های قبل شاید از دشمن و قلمروی برای دشمن تعریف نکرده باشند که بخواهند و بتوانند در برابر آن مقابله کنند؛ اما ما متفاوت تر از سایر کشورها دشمن داخلی به پیمانه ی ملیت ها در برابر مان تراشیدیم و هر رنگی که خواستیم بدان مالیدیم. حذف سایر اتنی ها با بهانه های مختلف دال بر این مدعاست. این یک ادعا نیست روشن است که  حتا حذف اقوام پروژه ی دولتی باشد، چسان میتوان دوست و دشمن مشترک داشت؟ وچگونه تعریفی از ملت شدن  ملیت ها داشت که حتا شعاع وجودی، ارزش شهروندی و سرنوشت شان با دیگران در گرو همین تمامیت خواهی های قبیله ی باشد. اساساً وقتی از دشمنی با یک کشور سخن می رود، چون یک دشمن فرامرزیست و اصولاً باید در مقابل دشمن باالفعل و بالقوه ی بیرونی بسیج درون مرزی برای حراست از مرزها باشد. تعریف و تفکیک این دو پدیده ی داخلی و خارجی شا

ادامه نوشته

مالستان و گل صد برگ در اشعار  شاعران مالستان

حیات الله مهریار

 

این اسرار را دیگرگونه نمی‌توان دید و یا احساس بودن آن‌را در وجود کسی یافت، بلکه می‌توان از دل نوشته و مقالات و احساس درونی وی که در قالب‌های ادبی شکل می‌گیرد دریافت. حس داشتن یک چنین فضای سالم روحی برای انسان را می‌توان در آن‌جا جست‌وجو کرد.

با توجه به این مقدمه کوتاه این حال و هوای که در درون سینه این ادیبان سخنور که دور از زادگاه هستی درگیر روزگار اند و در وصف دیار شان قلم زده و سخن‌سرایی کرده‌اند با توجه به برداشت نویسنده‌ی این سطور، به آن طرح‌ها و شعر‌های ادبی پرداخته می‌شود. تا روشن گردد که به واقعیت این درد درونی وجود هر آواره‌یی را آزار می‌دهد یا خیر؟ از سوی هم با توجه به گسترش دامنه ادبیات، شکل و خلق آثار متفاوت، در این‌جا تنها به آن‌چه 

ادامه نوشته

افتتاح میدان هلیکوپتر در مالستان!

حیات الله مهریار

 

امروز وقتی صفحه فیسبوک را گشودم با تبریک گفتن های نیشخندی بر خوردم که هریک به نحوی طنز های تلخی را نوشته اند. اما کسانی که در افتتاح آن نقشی داشته با کلمات زیبا و دستآوردهای ناب برای مردم نیز یاد آوری کرده اند. افتتاح میدان هوایی هلیکوپتر با طول 60 متر و عرض 15 متر کار خارق العاده ای نیست. از اینکه مردم کم توقع ما و عدم توجه دولت به آنان از پروژه های بزرگ و بنیادی خبری نیست، میتوان گفت که مصرف همین بودجه 30000 سی هزار دالر در نوع خود ابتکار و کار فوق العاده بوده است. زیرا ما میدانیم که دولت علاقه و انگیزه مصرف بیشتر از آنرا در مالستان لازم نمیداند و نمیخواهد از پروژه های توسعوی و بنیادی سهمی داشته باشند. از سوی هم وکیلان محترم ما لطف کرده با سعی و تلاش شان وزارت ترانسپورت و هوانوردی را متقاعد ساخته اند که پروژه ای به این بزرگی را در مالستان روی دست بگیرد. بزرگی پروژه در اینجاست که برای مراسم بهره برداری آن، به نقلی بالغ بر 15000 پانزده هزار دالر مصرف برداشته است.

حالا بیایم به این باندیشیم که از این میدان هلیکوپتر مردم ما چقدر سود می برند؟ آیا ضرورت ساخت این میدان بیشتر احسا

ادامه نوشته

مالستان در نگاه کوچک

 


مالستان یکی از ولسوالی های دور افتاده ولایت غزنی به شمار می آید که مرکز آن میرآدینه نام دارد. از نگاه موقعیت جغرافیایی به طرف شمال غربی ولسوالی جاغوری و به سمت غربی ولسوالی ناهور از قسمت داله به استقامت ارزگان و ولسوالی اجرستان که شمال غرب این ولسوالی زیبا را احتوا می کند به مساحت (126 )  متر مربع را احتوا نموده است. 
نفوس این ولسوالی به شکل تقریبی طی چند سال قبل به هشتاد هزار نفر احصائیه گیری شده بود که 90 فیصد این نفوس مصروف زراعت و مالداری و 10فیصد شان به مشاغیل چون ماموریت، 

ادامه نوشته

گفـــتگو با استاد جــــوهــــــرشاه اخــــلاقی

معلم باید مثل شمع بسوزد تا جامعه را بسازد

اشاره: استاد جوهرشاه اخلاقی از محدود استادانی است که مسلک مقدس معلمی را به نحو احسن آن انجام میدهد. او مبتکر برنامه های فرهنگی، ورزشی و دینی در معارف مالستان و خصوصا لیسه عالی میرآدینه می باشد که با برگزاری برنامه های متنوع شوق، علاقه و انگیزه مکتب رفتن را به دل شاگردان زنده می سازد. با توجه به مشکلات عدیده جامعه ای ما و نبود فرهنگ برگزاری برنامه های فوق، موجودیت استادانی مثل جوهرشاه اخلاق در مکاتب سرمایه بزرگ شمرده میشود. از اینرو مصاحبه ای را با استاد جوهرشاه اخلاقی (استاد در لیسه عالی میرآدینه) انجام داده ایم که در ذیل می خوانید:

 

ادامه نوشته

نامه ای کوتاه به یازده وکیل منتخب ولایت غزنی

 روح الله الهام

وکیل و موکل دو اصل جدا ناپذیر است، بخواهیم یا نخواهیم این دو به هم نیازمند اند و خود دلیل موجودیت یکدیگر هستند. فراموش نکنیم که موکل همیشه است؛ اما وکیل شدن فرصت میخواهد و پشت کار، خدمت میخواهد و رضایتمندی موکل را. وکیل اگر موکل نداشته باشد وکیل نیست؛ نشستن در مجلس نمایندگان نمیتواند دلیل محکمی به وکیل بودن باشد.

مردم ما با تمام ساده گی و صداقت که دارند هوشیار هم هستند، هرچند بدنبال رای شان نمیروند؛ اما در سپردن رای شان محتاط اند. موکل تنها آنهای که گوشه ی چپن وکیل را میگیرند و دست به سینه مقابل شان می ایستند، نیستند. بل اکثریت رأی، رأی خاموش است که در درون دره های فراموش شده در دست ترکیده پدر و مادریست که به نماینده اش امانت سپرده شده است. وکیل برای طی مراحل عریضه پاسپورت، شرکت در مراسم عروسی، رقابت کمانزنی، قرار گرفتن در قطار اول نمازجماع

ادامه نوشته

چرا ثروتمندان ثروتمندتر و فقیران فقیرتر میشود؟

عوض فکوری

در دنیای امروز مردم از دو گروه بیرون نیستند؛ ثروتمند اند و یا فقیر اند. دغدغه ای که این دو گروه دارند متفاوت اند و نحوه آموزش به فرزندان شان نیز دیگرگون است. و آنچه آگاهی که اکثر ما در مورد پول و ثروت از پدر، مادر و اعضای فامیل خود آموخته ایم نیز متفاوت است. والدین فقیر تنها توصیه می کنند؛ به مکتب برو، خوب درس بخوان، بهترین نمرات را در امتحانات بگیر تا در آینده شغل خوب و معاش بلند داشته باشی. چون مسئله ی پول و ثروت در خانه برای آنها اینگونه آموزش داده می شود، ولی این مسئله در مکتب و دانشگاه چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. در شرایط امروزی این مسئله می تواند وحشت ناک ترین نصیحت باشد که والدین یا اعضای خانواده برای فرزندان خود انجام می دهند، چیزی که نصیحت خوبی به نظر نمیرسد. بنابر این نباید انتظار داشته باشید که فرزندان امروزی همان قوانین کهنه قدیمی را به کار بگیرند. بچه ها ممکن است که با بهترین نمرات و درجه  عالی از مکتب ودانشگاه ها فارغ شوند اما؛ با برنامه ریزی شخصی و افکارضعیف نمی تواند مدیریت درست داشته باشند. امروزه هر  شخص از نظر آموزشی و فرهنگی موفق باشد مردم تصور می کنند که باید انجنیر شود ویا ...  اغلب از او نمی پرسد که آیا انجنیر می شود یا نه؟ امروزه بچه ها دوست دارند ستاره فوتبال و تجار در باز

ادامه نوشته

من و جامعه

حیات الله مهریار

من و جامعه دو موضع با هم پیوسته و اما؛ گاهی چنان متصور میشود که این دو باهم پیوندی ندارد. از اینرو باید جستجو کرد که کدام عامل باعث میگردد که چنین تصوری در اذهان پدیدار گردد. شاید تا حال این سوال ها ذهن شما را مشغول نگهداشته باشد که من کی هستم و جامعه چیست؟ نقش من در جامعه چیست؟ آیا این جامعه بدون من هم جامعه شده میتواند؟ آیا من نقشی در تغیر و تحول جامعه میتوانم ایفا کنم؟ یا اصلاً مرا به جامعه ربطی نیست او کار خودش را میکند و من کار خودم را. ولی به دنبال همین سؤال است كه در جستجوی خویشتن و كسب هویت تلاش می كنیم. البته این سؤال به یك باره در  وجود ما بروز نمی كند، بلكه ریشه آن در دوران طفولیت وجود دارد؛ اما ابراز آن برای مان سنگینی میکند. جواب این پرسشها ها را نمیتوان بدون بحث پیرامون شناخت من و جامعه دریافت.

 نخست باید بدانیم که من کی هستم و وظیفه من چیست؟ تا خود را نشناختیم و وظیفه خود را تشخیص داده نتوانستیم نمیتوان ارزش و فلسفه وجودی خویش را دریابیم. شما برای اینکه به هر هدفی برسید، اول باید بدانید که، کی هستید؟ چه میخواهید؟ چه چیزی شما را خوشحال یا ناراحت یا قوی یا ضعیف میکند؟ اگر به معنی کلمه من به فرهنگ ها مراجعه نماییم، از جمله فرهنگ فارسی عمید می نویسد:" من؛ ضمیر شخص اول مفرد."

 پس، از مع

ادامه نوشته