ضرورت آموزش شهروندی جهانی(GCED) در برنامه درسی مکاتب

ضرورت آموزش شهروندی جهانی(GCED) در برنامه درسی مکاتب

مقدمه

اصطلاح آموزش شهروندی جهانی یا(GCED)  Global Citizenship Education در کشور ما خصوصاً در حوزه تعلیم و تربیه کمتر مورد کاربرد بوده و معلمین با این موضوع آشنایی چندانی ندارند. در واقع دنیای امروز متکی به تکنالوژی و ارتباطات در جهت جهانی شدن است و ابعاد مختلفی اعم از دولت‌ها، سازمان‌ها و در کل جوامع بشری سرنوشت‌شان را از این طریق باهم پیوند می‌زنند.

رهبران جهان در سال 2015 اهدافی را تا سال 2030 تعیین کردند که موسوم به اهداف انکشاف پایدار سازمان ملل متحد [1]( SDGs 2030)  Sustainable Development Goals شد و متعهد شدند که با تشریک مساعی هم بتوانند تا سال 2030 به آن دست یابند. آموزش شهروندی جهانی یکی از موارد مهم جهانی

منبع: حیات الله مهریار

ادامه نوشته

حس ناخوشایند

از لحظه‌ای که اعلامیه ریاست امنیت ملی را مبنی بر بازداشت استادان دانشگاه کابل در پیوند به جلب و جذب داعش خوانده‌ام، یک نوع حس ناخوشایند دارم. به قول معروف، کمال هم‌نشین اثر می‌کند یا خربوزه از خربوزه رنگ می‌گیرد.

اصلا من به این فکرم که این کمال هم‌نشین بر سایر استادان دانشگاه تأثیر نکرده باشد. یا اینکه باهم بودن، بحث و تبادل نظر در موارد مختلف درسی به منم تاثیر نگذاشته باشد. من اصلا حس خوبی ندارم، شاید هم تا حالا این کمال هم‌نشین بر من و امثال من هم اثر کرده باشد. گاهی تصور می‌کنم که در دانشگاه کابل داعش پرورش می‌یابد، استادان داعش اند، پسران ریش دار و بی ریش داعش اند و دختران هم داعشی اند و مدام که از کنارم رد می‌شوند صدای داعش داعش را می‌شنوم و بوی تعفنش دماغم را آزار می‌دهد. درکل تصویر های نا همگون ذهن مرا درگیر کرده است و مدام این تصویر با به خاک خون کشانیدن مردم و قطعه های گوشت و استخوان به همراه است. واقعا حس خوبی ندارم، شاید این حس ناخوشایندم بی‌مورد و بی‌جا باشد. در هر حال این حس منست و تا زمانیکه اعلامیه دیگری از امینت ملی مبنی بر برچیدن حلقه خبیثه یا این داعش نخوانده ام شاید با این حس کلنجار بروم.

مهریار

حمایت صفحه میرآدینه از کاندیداتوری انجینیر یحی یوسفی

انتخابات یک اصل پذیرفته شده ای دموکراسی است و برای تحقق این امر در طول سالیان اخیر تلاش کرده ایم تا به ثمر بنشیند، بدون شک هزینه های سنگینی نیز پرداخته ایم. اما آنچه مهم است به ثمر نشستن آرمان های مردم است که از راه دموکراسی قابل اعمال میباشد. از جانب دیگر رای دادن و رای کسب کردن جز مولفه های دموکراسی است که ما به آن باورمندیم. در این مرحله حساس و سرنوشت ساز ما باید به کسی رای بدهیم و امانت خویش را به کسی تحویل بدهیم که فردا دوباره به ما رجوع کند و خواسته های ما را دنبال کند.

بدین اساس با توجه به تجربه های دور گذشته از میان کاندیدان که در سطح مالستان هستند تنها کسی که تجربه، تخصص و صداقت شان را میتوان باور کرد محترم انجینیر یحی یوسفی است. این صفحه نیک میداند تا از وی حمایت کند و دیگران را نیز تشویق میکند که شخص اصلح و با درایت مثل آقای یوسفی را حمایت نمایید تا نماینده شما باشد.

مفهوم عدالت اجتماعی درقانون اساسی

   مفهوم عدالت اجتماعی درقانون اساسی

(بایدها ونبایدهای قانونی)

عدالت ازدیربازبافطرت انسان هم آجین بوده، آن رابه عنوان یک ارزش وآرمان در رفتار فردی واجتماعی، می شناخته ومی پذیرفته اند.

به دلیل بنیادی، ارزشی وکاربردی بودن عدالت، جایگاه آن درسازوکارهای قانونی اصلی ترین دغدغه دراین راستا، شمرده می شود، که دراسلام به حیث زیربنا پس ازتوحید دربعد اجتماعی قرارداشته، باید روبنا های آن، درسازوکارهای اجتماعی ازجمله قانون گذاری وقانون ورزی، برآن زیربنا ها، استوار وبرقرارباشد. این همه اصالت ها وتأکید ها، ملهم ازآموزه های دینی است که بیش از 15 باراصطلاح �عدل وعدالت� به مفاهیم ومصادیق متعدد درقران کریم ذکرشده است.

درقانون اساسی افغانستان؛ عدالت اجتماعی درفصل حقوق و وجایب اتباع بسیارروشن ومناسب، تسجیل گردیده است. دراموراقتصادی ومالی مبتنی براقتصاد بازارآزاد، اصل مالکیت، آزادی مالکیت، تجارت، انتقال سرمایه، امورتولیدی وصنعتی و... تصریح گردیده است. [1]

درسیستم اقتصاد بازار ممکن است رفتاراستثمارگرانه توسط سرمایه داران صورت گیرد که دراین صورت مردم کم درآمد وبی سرمایه درمعرض آسیب های اقتصادی قرارمی گیرد ولی برای جلوگیری ازچنین رویکردی ظالمانه، قانون �ضدانحصار� می تواند آن را ازفراروی شهروندان بردارد.

دربخش خدمات، قانون اساسی دولت را مکلف نموده تا برای شهروندان خدمات لازم ومناسب عرضه دارد. مانند آموزش رایگان تا مقطع لیسانس، خدمات صحی رایگان، حمایت ازخانواده، توسعه فرصت ها، انکشاف متوازن درسطح ملی و... همه زیرمجموعه ای عدالت اجتماعی درقانون اساسی افغانستان می باشد.

عدالت؛ ازلحاظ مصادیق ومفاهیم کاربرد بسیارگسترده وارزنده درادبیات علوم اجتماعی، دارد که درونمایه های فکری وایدئولوژیکی تمام مکتب ها، فلسفه ها، وگروه های اجتماعی را می سازد.آنچه در حوزه ای �قانون� مطرح است وبه عنوان درونمایه اصلی قانون درطول سه مرحله ازقانون یابی گرفته تا قانون گذاری وسرانجام قانون ورزی درسه معنای ویژه، درقلمروعدالت اجتماعی مطرح می باشد

 1– عدالت به معنای توازن وتعادل:

تعادل چیزی است که یک پدیده  یا یک جامعه به دلیل متوازن بودنش درحیات جمعی بقا وثبات می یابد. دریک نظام متعادل، هرچیزوهرکس درجای خودش که ضرورت اقتضا کند، گماشته می شود، به تعبیر دیگر باید کاربه ا

ادامه نوشته

متن سخنان رضا رایان عضو هیأت اعزامی جنبش روشنایی از آسترالیا به پنجاه ویکمین اجلاس بانک انکشاف آسیای

 

سخنان رضا رایان Reza Rayan عضو هیأت اعزامی جنبش روشنایی از استرالیا به پنجاه و یکمین اجلاس بانک انکشاف آسیایی، در جمع نمایندگان جامعه مدنی در این اجلاس:

من رضا رايان هستم از جامعه هزاره های استراليا؛ اما من اينجا فقط به نمايندگی از مردم هزاره استراليا حرف نميزنم؛ بلكه به نمايندگی از تمامی هزاره ها حرف ميزنم.
من ميخواهم بنابر اسناد استراتيژی ٢٠٣٠ بانك انكشاف آسيايی موردی را براي شما شرح دهم. ماده ٢٦ اين سند ميگويد كه بانك در مورد كمك به كشور های در حال جنگ بايد مراتب دقت برای شفافيت پروژه

را در نظر داشته باشد.
من متاسفانه از كشوری حرف ميزنم و متعلق به آنم که در حالت جنگی قرار دارد و بانك انكشاف آسيايی پروژه ای را در افغانستان تمويل ميكند كه تضاد اجتماعي را به بار آورده و مردم اعتراضات خود را نسبت به آن بار ها اظهار كرده اند.
در اين رابطه ميخواهم مثالی را كه آقای رايان

ادامه نوشته

شناخت واره ای مرحوم استاد حسین شریفی(به قلم خودش)

تذکر؛ استاد حسین شریفی زمستان پارسال به کابل آمده بود. فرصت کوتاهی که پیش آمد همرایش صحبت های مفصلی داشتم. آدم خوش برخورد، شاعر، داستان نویس و طنز گوی ماهر بود. وجودش سرشار از علم و دانش بود. معلوماتش به حدی که تصور میکردی دکترایش را در عرصه ادبیات و حقوق  گرفته است. او آمده بود تا کتابش را تحت عنوان ( توضیح عدالت در حقوق اساسی و تقنین) به چاپ برساند. استاد شریفی رشته حقوق را خوانده بود و زحمات پیگیر و تلاشهاش بی وقفه اش درج آن کتابش بود.

او استاد نمونه در دانش، اخلاق و رفتار بود. تغییر کلی نحوه تدریس ادبیات و اجتماعیات در لیسه عالی نسوان و ذکور میرآدینه بوجود آورده بود. شاگردانش مجذوب رفتار و عملکرد سازنده اش بود. اما خیلی زود از این دنیا رخت سفر بست و برای همیش خانواده، معارف مالستان و بخصوص لیسه عالی میرآدینه را داغدار کرد.

این شناخت واره را مرحوم استاد حسین شریفی، زمانیکه در کابل آمده بود برایم داد تا در گاهنامه روشنگر به چاپ برسانم؛ اما فرصت آن میسر نشد. روحش شاد و یادش جاویدان باد!

حیات الله مهریار

به نام اوی یگانه کهِ؛ نیست ها را هست می سازد وهست ها را نیست!

شکرخدا بود که پس ازسال 1343 یا دهه ای دموکراسی ظاهرخانی، دقیقا سه سال بعد تر از آن؛ در قریه کوچکی (غرسنگ – قول آدم) واقع در«میرآدینه – مالستان » پدر و مادرم – که روح شان شاد باد – به توافق هم و شاید با دل خوشی زیاد، من را به دنیا آوردند.

از کودکی ام چیزی نمی دانم. فقط به یاد دارم که از بخت و اقبال زمانه، رخت "بشور و بپوش" جای گزین "شلتمبو" شده بود و پاد شخل و مشنگ، نان گندم را مسخره می کرد. اما مردم خوش حال بودند یا عادت داده شده بودند که خوش حال باشند؛ چون در کنار خدا (ج) خداوندانی دیگر به نام امیرالله یا ظل الله یا سلطان الله بر مردم خوشی و دیقی می آموخت یا حد اقل می قبولاند. هر از گاهی اولدارها از مرکز ولسوالی قدوم با میمنت شان را به قریه ما می آوردند حال و احوال جان جوری مردم را می گرفتند و چیزهایی را می بردند.

در آن زمان مردم بسیار اولاد دوست بود و ازمحبت و شفقت زیاد نمی خواستند لحظه ای اولادها از پیش چشم شان دور شوند تا خدای نخواسته در بین راه مکتب، دد ودیوی سر و کمرشان را نشکند، اما این  دلسوزی ها برای من ناتوان آمد. گرچند تقلید کار خود را می کرد و محبت ورزی ها به شمایل دیگر لنگک می زد، ولی تقدیر را چه کسی می بیند؟ شاید هیچ کس!

این تقدیر گریبان من را گرفت و درصنف اول مکتب رهیدم و مست و طفلانه خندیدم، ولی از خندیدن یا گریستن والدینم

ادامه نوشته

بیایید از شفافیت و قانونمداری حمایت کنیم (در پیوند به آمر معارف مالستان)

حیات الله مهریار

چندی قبل خبر تقرری آقای عزیز احمد رستگار را بعنوان آمر معارف مالستان در فضای مجازی فیسبوک در صفحه یکی از دوستان خواندم و به یقین برایش آرزوی موفقیت نمودم. تقرر ایشان بعنوان جوان تحصیلکرده نوید بخش تحرک و پویایی در معارف مالستان احساس میکردم. اما چند روزی نگذشت که از طریق یکی از دوستان اطلاع یافتم که تعدادی از بزرگان و ریش سفیدان مالستان بخصوص میرآدینه در کابل آمده اند تا تقرری رستگار را به چالش بکشند.

در پیوند به این مسئله تعدادی از جوانان و محاسن سفیدان در کابل به نیابت از رستگار نیز با وکیلان مالستان در پارلمان صحبت های کرده بودند. اما بد بختانه موضوع به شکل حیثیتی و منطقه ای دنبال شده بود. ضمن اینکه این روند به شدت به معارف مالستان آسیب می رساند و چالش های متعددی دیگری نیز به دنبال خواهند داشت.

اما در فضای مجازی و در صحبت های بعضی دوستان حرف و حدیث های متفاوتی را شنیدم که با اصل قضیه همخوانی نداشت.

اصل قضیه

بعد از تقرری آقای رستگار و تبدیلی مدیر نبی خان به جای او، مدیر نبی خان را از چنین تبدیلی خوش نیامد و خواهان بررسی چگونگی تقرری وی شد. زمانیکه نماینده های هر دو جانب نزد وکلان مراجعه کرده بودند و قرار بر این شد تا جلسه مشورتی را تشکیل دهند تا دیدگاه ها و

ادامه نوشته

جوانان، نا آگاه از روز شان

... در واقع جوانان، قشر پویا و توانمند جامعه را تشکیل میدهند و همواره مورد توجه سازمانها و گروه های مختلف جامعه نیز قرار دارند. جوانان با توانمندی و استعدادی که دارند زمینه خوبی برای ترقی، پیشرفت و استحکام جوامع از پراگنده گی های اجتماعی است. اما، اگر از این نیروی با ارزش، مدیریت سالم و اثر بخش صورت نگیرد، بدون شک طعمه گروه های هراس افگن و افراط گرایان خواهند شد، چنانکه این موضوع به چالش حاد امروز جهان مبدل شده است...

ادامه نوشته

سلاخی مردم و وجدان دردی ما

... یا وقتی بخواهیم رسم و رواج های امروز را که هیچ ربطی به دین و دینداری ندارد برای مردم بیان کنیم، بجای اینکه بپذیرند و از آن جلوگیری کنند، آنگاه ما را بی دین خطاب میکنند. یا اینکه همنوعانم در فجیع ترین شکل سلاخی میشوند، آواره میگردند و درد می کشند و من زنده ام، نفس میکشم، به جسد های پاره پاره اش نگاه میکنم ولی نمیتوانیم کاری انجام دهیم، وجدان درد هستم. در واقع امروز اکثر افراد جامعه ای ما وجدان درد اند و تنها احساسات شانرا در در صفحه فیسبوک ابراز میکنند و در غیر آن نمیتوانند کاری انجام دهند. شرایط طوری رقم خورده است که نمیتوان بصورت جدی در مقابل بی عدالتی، حق تلفی و تعصبات قومی و لسانی ایستاد شد. زیرا ایستاد شدن در چنین مواردی مساوی به حذف اشخاص میگردد. در اینصورت ضایعه ای بوجود می آید که قابل جبران نیس...

ادامه نوشته

کچالو؛ از سر سفره تا نوای دمبوره بامیانی‌ها

ظفرشاه رویی

برگرفته از وبسایت هشت صبح

گل‌های سبز و سفید کچالو، فضای امروزی بامیان را بیشتر دگرگون ساخته و اکثر باشنده‌گان این ولایت در گفت‌وگوهای میان خود تا در ترانه‌های محلی‌شان از گل کچالو می‌گویند.
کچالو از مهم‌ترین محصولات زراعتی بامیان به شمار می‌رود و برای نخستین‌بار باشنده‌گان این ولایت به امید این که این محصول زراعتی بتواند سفره‌های‌شان را رنگین‌تر بسازد، به کمک وزارت زراعت و مالداری و اداره‌ محلی‌شان جشنواره «گل کچالو» را برگزار کردند. این جشنواره با اجرای برنامه‌های مختلف فرهنگی از جمله نواختن دمبوره، نمایش غذاهای تهیه‌شده از کچالو همراه بود. کمتر نوازنده‌ای در این جشنواره به جز از تعریف و توصیف از گل کچالو، به مسایل عشق و عاشقی می‌پرداختند. بامیانی‌ها نزدیک به سی نوع غذا از کچالو درست می‌کنند. شاید کمتر سفره‌ای باشد که بر سر آن کچالو وجود نداشته باشد.
دهقانان بامیان طی سال‌های اخیر در کشت کچالو از مهارت‌های خوبی برخوردار شده‌اند. وزارت زراعت و مالداری نیز،

ادامه نوشته

مطالعه را جدی بگیریم  (قسمت چهارم و پایانی)

مطالعه یکی از مهارت های تحصیلی هست

 استاد حیات الله ناصری

تحصیل و فراگیری علم و دانش امروزه به یکی از مسایل مهم جامعه ما تبدیل شده و بخش اعظم از خانوداه ها و محصلین عزیز خویش و چگونگی تحصیل و موفقیت آنان فکر می کنند. اما اینکه چی قدر بستر تعلیم و تحصیل در کشور و منطقه ما برای این عزیزان فراهم شده و شرایط ، امکانات و معیار های جهانی تا چی اندازه از سوی متولیان امور آموزشی مورد توجه قرار می گیرد قابل بحث و تاءمل است.

اما آنچه واضح است اینست که در مجموع ما افغان ها علوم را در حیطه "دانش" می آموزیم اما در حیطه " مهارت" از آن استفاده نمی کنیم، یعنی در بکارگیری آن مشکل داریم. چون یادگیری همه علوم در سه مقطع، دانش، نگرش و مهارت صورت می گیرد!

روی این حساب اگر بخواهیم تحصیل محصلین عزیز ما "مهارتی" باشد یادگیری مهارت های تحصیلی یک نوع سرمایه گزاری بالای تحصیل است! و در بین سایر مهارتها "مطالعه" جایگاه خاصی دارد در نوشته های قبلی مطالبی پیرامون تعریف و شرایط مطالعه بیان شد در این بار فواید مطالعه را در این قسمت بیان می کنیم:

ادامه نوشته

  مفهوم عدالت اجتماعی درقانون اساسی  (بایدها ونبایدهای قانونی)

عدالت ازدیربازبافطرت انسان هم آجین بوده، آن رابه عنوان یک ارزش وآرمان در رفتار فردی واجتماعی، می شناخته ومی پذیرفته اند.

به دلیل بنیادی، ارزشی وکاربردی بودن عدالت، جایگاه آن درسازوکارهای قانونی اصلی ترین دغدغه دراین راستا، شمرده می شود، که دراسلام به حیث زیربنا پس ازتوحید دربعد اجتماعی قرارداشته، باید روبنا های آن، درسازوکارهای اجتماعی ازجمله قانون گذاری وقانون ورزی، برآن زیربنا ها، استوار وبرقرارباشد. این همه اصالت ها وتأکید ها، ملهم ازآموزه های دینی است که بیش از 15 باراصطلاح «عدل وعدالت» به مفاهیم ومصادیق متعدد درقران کریم ذکرشده است.

درقانون اساسی افغانستان؛ عدالت اجتماعی درفصل حقوق و وجایب اتباع بسیارروشن ومناسب، تسجیل گردیده است. دراموراقتصادی ومالی مبتنی براقتصاد بازارآزاد، اصل مالکیت، آزادی مالکیت، تجارت، انتقال سرمایه، امورتولیدی وصنعتی و... تصریح گردیده است. [1]

درسیستم اقتصاد بازار ممکن است رفتاراستثمارگرانه توسط سرمایه داران صورت گیرد که دراین صورت مردم کم درآمد وبی سرمایه درمعرض آسیب های اقتصادی قرارمی گیرد ولی برای جلوگیری ازچنین رویکردی ظالمانه، قانون «ضدانحصار» می تواند آن را ازفراروی شهروندان بردارد.

دربخش خدمات، قانون اساسی دولت را مکلف نموده تا برای شهروندان خدمات لازم ومناسب عرضه دارد. مانند آموزش رایگان تا مقطع لیسانس، خدمات صحی رایگان، حمایت ازخانواده، توسعه فرصت ها، انکشاف متوازن درسطح ملی و... همه زیرمجموعه ای عدالت اجتماعی درقانون اساسی افغانستان می باشد.

عدالت؛ ازلحاظ مصادیق

ادامه نوشته

روز خونین بلخ

ما مردمان آزاده ایم!؟

تمدن پنج هزار ساله داریم؟!

از یک بلست خاک خویش نمیگذریم!؟

ما مردمان آزاده ایم!

انتحار

انفجار

قتل

و کشتار

واژه تکراری

در زند

ادامه نوشته

تظاهرات مدنی پاسخگو نیست

شاید با خواندن عنوان فوق برای خواننده گان محترم سوال خلق شود که چرا؟ اما باید گفت که در کشور ما در همین دهه ای اخیر فضای برای تظاهرات مدنی مهیا گردید. در واقع تظاهرات مدنی و پیشکش خواسته های مردم از این شیوه معقول و قابل پسند است، چنانکه در سراسر جهان معمول و یک امر پسندیده برای اهرم فشار بالای حکومت از طریق مسالمت آمیز میباشد. اما، تجربه نشان داده است، تظاهرات های مدنی در کشور ما پاسخ مثبت نیافته و هم نخواهند یافت ناشی از مواردی است که بطور خلاصه به آن پرداخته میشود:

  • فعالیت های مدنی مناسبت با یک جامعه‌ای دموکراتیک و دارای ساختارها و کارکردهای تفکیک شده دارد، نه جامعه‌ای که هنوز بخش های از آن قبیله‌ای است و بخشی دیگر نیمه قبیله‌ای. در جامعه‌ای که هنوز روابط قومی و فامیلی حرف اول و آخر را در همه موارد می زند، ابتدا شکل گیری جریان های مستمر و فراگیر محال است و در ثانی اگر این جریان ها شکل بگیرند باز هم فاقد آن ابزاری اند که بتوانند خواسته های خود را بر حکومت تمامیت خواه بقبولانند.
ادامه نوشته

جامعه ای مدنی

رمضان ضیا

امروز در کشور ما سخن از مدنی و مدنیت و در کل جامعه مدنی نقل هر مجلس است. اما جامعه مدنی به کدام جامعه گفته میتوانیم؟ یا به سخن دیگر جامعه مدنی مستحصل کدام جریان میباشد؟ در این مقاله بصورت فشرده نگاهی به این موضوع پرداخته ام. در واقع جریان های مدنی و یا جامعه‌ای مدنی حاصل دگرگونی های اجتماعی- سیاسی مغرب زمین است. طی روندها و فرایندهایی زیادی جامعه‌ای مدنی شکل گرفت و استقرار یافت، اما از این میان دو جریان اساسی و قابل تأمل هست: نخست، فرو ریختن

ادامه نوشته

سه شعر از علی مشعل "مالستانی"

ردیف شعر من نامت گل اندام

 نبات و نیشکر کامت گل اندام

دل من از قفس گشته فراری

نشسته بر لب بامت گل اندام

 نکن تو بی وفایی و نزن سنگ

 که این وحشی شده رامت گل اندام

اگر یک شب تو باشی ساقی من

 بنوشم تا سحر جامت گل اندام

 بپردازم بهای ساغر ات را

مساج باغ اندامت گل اندام

چرا دل نا دلی در مکتب عشق

 فدای آن دل خامت گل اندام

 بیا و نازهایت روی چشمم

بسازم من شفق، شامت گل اندام

ادامه نوشته

بهار می آید

بهار می آید!
با دل افسرده
در سرزمین که پنج هزار سال قدامت دارد
در شهری که
هر از چند گاهی جوی خون جاری میشود
وزیرش به خواب میرود
وکیلش برای استیضاح یک رای کم می آورد
بهار می آید!
در شهری که
مملو است از پوست تخمک به پیمانه نفرت از پاکستان
بهار می آید!
با لباس نو
هوای دل انگیز
اما بدون تغییر در زندگی گنجشک آوازخوان
بهار می آید!
با نفرت دین فروشان حرام گو
استقبال خواهند شد
بهار می آید!
و ما نفس راحتی
از جنس آرامش
در حد یک لبخند خواهیم داشت!

حیات الله مهریار

قسمت سوم مطالعه در مالستان

قسمت سوم: -

 

استاد حیات الله ناصری

غنی سازی مطالعات و کتابخانه ها: پس از اینکه از اهمیت و ارزش علم، ضرورت مطالعه و جدی گرفتن آن در نوشته های قبلی اشاراتی داشتیم، در این قسمت به روش مطالعه و یادگیری طی سه عنوان: 1- تعریف مطالعه 2- فواید مطالعه 3- شرایط مطالعه، نکاتی را برای خواننده گان گاهنامه روشنگر یادآور میشوم و مطالبی هم راجع به کتابخانه های عمومی ولسوالی مالستان به رشته تحریر در آورم. 1- تعریف مطالعه مطالعه یک پروسه شرطی و اکتسابی است که سبب افزایش معلومات میشود. پروسه شرطی و اکتسابی یعنی اینکه مطال

ادامه نوشته

نگوییــم که پول خوشبختی نمی‌آورد!

نگوییــم که پول خوشبختی نمی‌آورد!

عــوض "فــکور"
یکی از بدیهیات این است که پول خوشبختی و شادمانی نمی‌آورد و درجامعه‌یی مثل افغانستان به ندرت مورد پرسش واقع شده است. یا این احتمال بیشتر است کسانی که هرگز بی ‌پول نبوده‌اند از آن استقبال کردند. اما برای طبقه‌ی فقیر جامعه دقیقاً همه چیز واضح و آشکار است. افراد شامل این طبقه می‌دانند که هر افغانی چه ارزشی دارد. امروزه همه‌ی کمپنی‌ها، روزنامه‌های بزرگ، تلویزیون‌ها، رادیو‌ها، تویت‌ها، دیگر رسانه‌های اجتماعی و حتا همه‌ی افراد با همین قیافه سخن می‌گویند: مثلاً هر افغانی یعنی باید تعداد بیل یا کلنگی که بزنی و یا هر کفش که باید بُرس زده شود و... مهم نیست به این ایده‌ی که «پول خوشبختی نمی‌آورد» دل‌بسته هستیم. اما نتایج تحقیقات خلاف آن را نشان می‌دهد. تحقیقات برای ما می‌گوید پول نه تنها از ما در برابر استرس‌های روزمره و دغدغه‌های اقتصادی حفاظت می‌کند، بلکه می‌تواند اساسی‌ترین نیازهای روانشناسی یعنی همان روابط اجتماعی و انسانی را بخرد. افراد به هر اندازه‌ی که درآمدشان بیشتر باشند، احتمال کمتری دارد که مسایل و مشکلات اقتصادی را تجربه کنند؛ هرچند آشکارا پول تضمینی برای خوشنودی نیست و بعضی از ناهنجاری‌هایی هم در داده‌ها وجود دارد. یعنی خوشبختی‌های زیادی به همراه ندارد. مثلاً کسی که ده میلیون افغانی در سال درآمد دارد الزاماً از کسی که یک ملیون افغانی درسال درآمد دارد، 10 برابر احساس خوشبختی نمی‌کند. اما قطعاً کسی که یک میلیون درآمد دارد میتوان گفت از کسی که 10 هزار افغانی درآمد دارد بیشتر احساس خوشبختی کند. اما بعنوان قانون کلی میتوان گفت، به هر اندازه که از لحاظ اقتصادی وضع بهتر و مناسب داشته باشی، شادمان‌تر خواهی بود. با وجود آن‌که با این حرف‌ها گرایش‌هایی هم وجود دارد، ولی برای بعضی‌ها ظاهراً نوع لاف‌زنی به شمار می‌آید. علاوه بر آن دراین اواخر با پیدایش جنبش روانشناسی مثبت که طرفداران آنرا اکثراً گروه سرمایه‌داران در کشور‌های مختلف تشکیل می‌دهد، بر این نظر اند که شرایط و دغدغه‌های اقتصادی پیامدهای کمتری بالای شادمانی ما دارد. به هرحال پول مهم است و مورد توافق اکثریت. اما حکایت خطرناک بر

 

ادامه نوشته

معارف و صحت؛ دو فکتور اساسی جامعه

معارف و صحت؛ دو فکتور اساسی جامعه

نوروز «یوسفی»
ولسوالی مالستان یکی ازولسوالی های هجده گانه ولایت غزنی می باشد، این ولسوالی باداشتن ۱۵۰۰۰۰ نفوس یکی از پرنفوس ترین ولسوالی های کشور به حساب می آید. همچنان۲۷۰۰۰ دانش آموز که تقریبأ ۱۱۰۰۰ آنها را اناث تشکیل می دهد، در ۶۴ باب مکتب در این ولسوالی شامل درس خواندن هستند. نزدیک به ۸۰۰۰ نفر محصل از این ولسوالی در دانشگاه های کشور مصروف تحصیل می باشند و در حدود ۵۰۰۰ نفر از مقطع لیسانس، ماستری و دکترا فارغ شده اند. در تم

 

ادامه نوشته

به مناسبت شماره بیستم گاهنامه روشنگر

حیات‌الله مهریار

بعد از ایجاد دولت موقت و انتقالی، صفحه‌ی جدیدی از تاریخ برای جامعه‌ی ما گشوده شد. گرچند آن‌چه تصور می‌شد، تحقق نیافت و هنوز هم چالش‌هایی وجود دارد. اما باز شدن مکاتب و دانشگاه‌ها و حضور اطفال، نوجوانان و جوانان برای ادامه‌ی تحصیل امیدبخش فردای بهتر را رقم می‌زند.

باری مرحوم استاد طارق مالستانی می‌گفت: «جامعه‌ی ما وقتی به آگاهی می‌رسد که کسبه‌کاران به خبر‌های رادیو گوش دهند و آنانی‌که سواد خواندن و نوشتن را دارند، کتاب، مجله و روزنامه بخوانند.»

با توجه به گفته‌ی آن مرحوم، امروز بسیار خرسندیم که گاهنامه‌ی روشنگر مالستان در دستان پر مهر مردم مالستان قرار می‌گیرد و آنان با حمایت‌های معنوی شان برای ما قوت و انرژی می‌بخشند. الحمدالله امروز این فرهنگ نهادینه شده و علاقمندان با احساس و دانای گاهنامه روشنگر، مدام با ما تماس میگیرند و چشم انتظار شماره بعدی مجله هستند. امروز ما بر خود می‌بالیم که خرد، آگاهی و دانش مردم ما به حدی رس

ادامه نوشته

گزیده از زندگی و کارنامه محمد جمعه خان مفتی – مالستانی

گزیده از زندگی و کارنامه محمد جمعه خان مفتی – مالستانی

استاد محمد موسی "اخلاقی"
محمد جمعه خان فرزند مرحوم فیض محمد ساکن قول آدم میرآدینه– مالستان، در خانواده دیندار، وطن دوست و مردم پرور در بحرانی ترین زمان که استبداد و خانه‌جنگی های ویرانگر سلسله محمد زایی ها، در سال 1242 هجری شمسی چشم به جهان گشود. محمد جمعه خان در آوان زندگی با مشکلات عدیده‌ی مبارزه نمود و در شرایط که مردم مالستان در اثر بی عدالتی های سلاطین زمان که سایه های شوم خود را برهمه جاه و بالای هرکس افگنده بود، فقر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بیداد میکرد، با آن وضعیت ناهنجار فرهنگی "محمد جمعه خان" نظر به استعدادی و ذکاوت بالا که داشت اندک سواد خواندن و نوشتن را از ملاهای قریه فرا گرفت. محمد جمعه خان مفتی در کنار فعالیت های شخصی خود دغدغه و تلاش همیشگی‌اش، به مردم دوستی و مدیریت امور اجتماعی معطوف و متمرکز بود. وی با اخلاق نیک و مردم پسند که داشت به عنوان یکی از چهره های برجسته و خدمتگذار مردم مالستان شناخته شد. او در طول حیات مشقت‌بار خویش در راستای خیر و صلاح جامعه کوشید و تا آخرین لحظه های زندگی دمی نیاسود و همیشه با مردم درکنار مردم مالستان بود. در این گفتار کارکردهای موثر ایشان را به عنوان نمونه در دوبخش از نظر میگذرانیم: الف) کارنامه سیاسی- اجتماعی: باقدرت یابی عبدالرحمن خان در سال (1259هـ.ش) و تحکیم پایه های دیکتاتوری و فاشیستی که با سر نیزه و خشونت در افغانستان عملی میگردید؛ لشکرکشی های او برای سرکوب و کوچاندن مردم هزاره از سرزمین اجدادی شان، غصب ملکیت ها با کشتارها و تجاوز ها و... صورت میگرفت. مناطق مختلف هزاره نشین چه آنا
ادامه نوشته

بد مصرفی و عوامل آن

 

روح الله “الهام"

در جامعه‌ی عقب مانده و مصرفی ما، تولیدات محلی و فرآورده‌های داخلی به هیچ‌وجه پاسخ‌گوی نیازمندی‌های مردم نبوده و تکافوی نیاز بازار را ندارد. به بیان دیگر، باید نگاشت که مردم ما هیچ‌گاه نتوانسته‌اند نیازمندی‌های و خواست‌های خودشان ‌را از محدوده‌ی جغرافیای مالستان برطرف کنند. همین امر باعث شده است که هر فامیل حداقل یک نفر را در بیرون از افغانستان به‌عنوان حامی اقتصادی داشته باشند تا با قبول تمام مشکلات بتواند منبع عایداتی و مرفوع کننده‌ی نیاز و خواست‌های فامیل خویش باشد. طی سال‌های اخیر، مؤثریت این رویکرد در مقایسه به دهه‌های گذشته به خوبی قابل مشاهده است. اما ژرف‌تر که بنگریم، با توجه به مبالغ هنگفتی که به مالستان در یک دهه‌ی اخیر سرازیر شده است، نتوانسته به وضعیت اقتصاد تولیدی مردم موثر واقع شود. اکثراً مبالغ هنگفت را به خرید موتر خلاصه کرده‌اند و یا هم به ساختن تعمیر مسکونی بیشتر از حد نیاز. این‌که چرا کمتر کسی فکر سرمایه‌گذاری را در ذهن داشته و بیشترین‌ها مصارف عقده‌ی داشته‌اند، موضوعی است که باید تحلیل شود. آیا راه‌حل هم وجود دارد که بتواند سعادت جامعه را به همراه داشته باشد؟ آیا تداوم این گونه بی‌رویه مصرف کردن شکننده نیست؟ چه راه‌ حلی می‌توان ایجاد کرد؟ آن‌چه آشکار و تعریف آن در تمامی جوامع معمول بوده است، تفاوت بین دو واژه‌ی «نیاز» و «خواسته» است که بیان آن می‌تواند راه‌گشای این امر واقع شود. اساساً نیاز ابتدایی‌ترین ضرورت انسان است که نمی‌توان به سادگی و سلیقه‌یی از کنار آن عبور کرد و چیزی است که در بافت حیاتی آدم‌ها وجود دارد. به‌گونه‌ی مثال نمی‌توان از خوردن و خوابیدن منصرف شد. دقیقاً نیاز یا نیازمندی به چنین پدیده‌یی گفته می‌شود. اما در گزینه‌ی دوم که خواست است، اساساً بعد از آن‌که نیازمندی برطرف شود انسان‌ها این گزینه را کلیک می‌زنند. خواست‌ها بعد از حل نیازمندی شکل می‌گیرد و معمولاً نا محدود است و متأثر از بافت‌های اجتماعی، سیاسی و گاهاً فرهنگی بوده است. هدف از بیان این دو مورد این بود که خوب است ما، بین نیاز و خواسته به یکی اکتفا کنیم. در شرایطی که رقابت‌های اقتصادی روز افزون است و هر کس در تلاش پیشی گرفتن از دیگری است، مدیریت مصارف تنها راه‌گشای مشکل است. اکثراً مصارف و مخارجی که در قالب رسوم و عنعنات عرفی صورت میگیرد، عوامل متعدد دست به یکی کرده و علت این معلول شده است. یکی از این عوامل در کنار عوامل دیگر، رفاه وآسایش تازه بنیاد است؛ هرچند فراگیر نیست. فرصت بیشتر از یک دهه‌ی اخیر زمینه‌ی این را فراهم ساخت تا مردم ما نیازهای اولیه‌ی شان را تأمین کرده و کم کم به خواسته‌های شان پافشاری کنند. فارغ از آن‌که مسئولیت اجتماعی احساس شود، بدون اینکه به تقویه‌ی بخشی شا

 

ادامه نوشته

هفته دهم- فاینل

جام فوتسال میرآدینه که بین شش تیم از میرآدینه های ساکن کابل برگزار گردیده بود، با پر خم و پیچ های همراه بود. در نخست عتیق الله که وی میزبان این دور رقابت ها بود از تجربه لازم برخوردار نبود و همین مسئله باعث شد که رقابت ها بصورت منظم برگزار نگردد.

از آن کاستی میتوان تغییر مکان بازی ها به هر دلیلی که بود، حاضر نشدن شخص میزبان سر وقت و نداشتن اخلاق ورزشی( سیگرت کشیدن در داخل سالن) را میتوان یاد کرد.

همچنان در هفته هشتم زمانیکه دو تیم گودال1 و گودال 2 مطمئن شدند که نمیتوانند به فاینل راه یابند از بازی های کناره گیری کرد. این روند باعث کاسته شدن جذابیت بازی گردید. از آنجاییکه دو تیم شیبار و دهن بوم برای بدست آوردن مقام  سوم و چهارم بازی میکردند، به علت حاضر نشدن تیم دهن بوم  و شخص میزبان به وقت معیینه این بازی به نفع شیبار خاتمه یافت. یعنی شیبار به مقام سوم رسید. ولی عدم اخلاق ورزشی این تیم  باعث شد که فرصت بازی فاینل میان تیم اتحاد مکلی و مزار مکلی را بگیرد. اینکه چرا وقت کشی کرد و چی عاملی باعث شد که از بازی فاینل جلوگیری کند تنها میتوان برایشان تأسف خورد. 

 

ادامه نوشته

هفته نهم جام میرآدینه

هفته نهم جام میرآدینه با کنار رفتن تیم های اول و دوم گودال همراه بود. از اینرو قرار بود که تیم گودال 2 با تیم مزار مکلی بازی کند، ولی حاضر نشدن آنان باعث شد که سه صفر به نفع مزار مکلی رقم خورد. 

از سوی دیگر تیم های گودال1 قرار بود با دهن بوم رقابت داشته باشد، حاضر نشدن گودال1 سه سفر به نفع دهن بودم خاتمه یافت.

تیم اتحاد مکلی که باشیبار بازی داشت بازی را به نفع خویش رقم زد.

هفته هشتم دور برگشت

هفته هشتم جام میرآدینه که همچنان در جمنازیوم ورزشی بناء کابل برگذار گردید اتفاق های جالبی رخ داد:

1- اتحاد از سد گودال2 گذشت

2- مزار مکلی از سد دهن بوم گذشت

3- تیم شیبار بر تیم گودال1 غلبه کرد

این بازیها تا آخر این هفته ادامه خواهد یافت

هفته هفتم دور برگشت

هفته هفتم بینا عزیمت بعضی بازی کنان به میرآدینه قرار شد که در شب نیز بازی ها ادامه یابد. از اینرو در شب چهارشنبه اتفاق های ذیل رخ داد:

1- تیم گودال 1 از سد مزار مکلی گذشت

2- گودال 2 از سد شیبار گذشت

3- اتحاد مکلی از سد دهن بوم گذشت

دور برگشت جام میرآدینه

دور برگشت جام میرآدینه با شکست و پیروزی های تیم ها سپری شد. در اولین مسابقه تیم اتحاد مغلوب گودال 1 گردید. از طرف دیگر تیم مزار مکلی از سد شیبار گذشت. در بازی دیگر گودال 2 بر دهن بوم غلبه کرد.

هفته پنجم جام میرآدینه

هفته پنجم جام میرآدینه با صدر نشینی تیم اتحاد مکلی پایان یافت. بازیهای این هفته که در سالن ورزشی بناء کابل برگذار گردید تیم اتحاد مکلی با نتیجه 9-3 از سد تیم مزار مکلی گذشت. از سوی دیگر تیم شیبار 12- 4 بر تیم دهن بوم غلبه کرد. در بازی اخیر این دوره گودال1 با نتیجه 16-6 تیم گودال2 را از پیشرو برداشت.

آزادی قلم یا قلم آزاد؟

استاد حسین شریفی

 

رفتن به سوی هدفی با پای قلم ؛ گفتن سخنی با زبان قلم و خواستن حقی با توان قلم در سازو کار های رسانه ای رویکرد سازنده و پاینده است. امابا کدام روش؟ رخداد های گینه وآلینه کیمتو در همه جا و اینجا وجود داشته؛ دارد وخواهد داشت. وکیمتو خبری و نظری در فکر وذکر ما می‌پیچد یا پیچانده می شود این پیچش ها خود یک پیچ دیگر است. در گیرو دار آن این ما هستیم که به خود یا با خود می پیچیم باز این ما هستیم که چگونه داشت و برداشت خویش را باز می گوییم. طبعا هر رخدادی در ذات خود می تواند مثبت باشد 

ادامه نوشته