الحاج نهضت مالستانی

 

معرفی الحاج نهضت مالستانی

مقدمه: الحاج قمبر علی نهضت یکی از پیش‌کسوتان آموزش و ترویج علم و دانش در سطح ولسوالی مالستان ولایت غزنی است. او از سال ۱۳۵۹ هجری شمسی تا کنون که درست چهل سال را شامل می شود، همزمان در دو بخش؛ ملا امامی در مساجد (مناطق مختلف مالستان) و معلمی رسمی در لیسه عالی شینه‌ده مصروف آموزش، تدریس و تربیه کودکان، جوانان و نسل امروزی جامعه مالستان بوده و پسران و دختران بی‌شماری پس از آموزش نزد وی، راهی مکاتب، دانشگاه‌ها و اداره‌های دولتی و خصوصی شده است.

مناطق سبزک خورگ‌زایده، خارقول داله، پای جلگه مکنک، سرقچنغتوی مکنک، کمرک، قول یخی، راباط و … از مناطقی اند که آقای نهضت در آن مناطق وظیفه ملا امامی انجام داده است.

ایشان، خود زندگی سخت و دشواری را سپری کرده و برای یادگیری و تعلیم و تعلّم، رنج بی شماری برده است.

زندگی‌نامه:

این جانب قمبر علی نهضت در سال ۱۳۳۳خورشیدی در قریه دیبه جلگه مکنک در یک خانواده فقیر و متدین متولد شده‌ام.

در کودکی پدرم را از دست دادم، او در سال ۱۳۳۵ ش در خدمت نظام عسکری در قندهار وفات کرد و من چهره‌ی پاک پدر را به یاد ندارم.

دو برادرم محمد یونس بزرگتر و حسین علی کوچکتر از من در اثر شیوع بیماری سرخکان در دو هفته یکی پی دیگری، در یک زمستان از دنیا رفتند.

پس از این مصایب، من و مادرم در آن قریه، خانواده دو نفری را تشکیل داده بودیم. سواد خواندن و نوشتن را از ملاهای قریه آموختم. در آن زمانی که من در نزد آموزگاران مکتب و ملا امامان، تلمّذی می نمودم، مرحوم الحاج کاظم معروف به آخند زوار از سوخته قل ورده، منصب امامت قریه را به عهده داشت. بعد از آن آخند گل چمن افتخاری برای یک سال از قریه بغرا وظیفه دار مکتب بود و بعد از حاجی افتخاری بغرا، مرحوم شیخ چمن‌علی از قریه غجور پایجلگه و بعد از او ملا علی کاظم از آغیل قوبی ورده ملا امام منطقه ما بود. او در کار تعلیم و تربیه شاگرد به حدی جدی و لایق بود که ضرب المثل بود. اما او در حین اجرای وظیفه برای خدمت نظام عسکری جلب شد و برادرش علی‌یاور اخلاقی به کفالت از او ما را درس می داد و آخند علی کاظم مرحوم پس از آن که خدمت نظام عسکری را به پایان برد، مریض شد و از همین بیماری از دنیا رفت.

بزرگان قریه پس از آن، به ملا امامی آخند محمد طاهر احمدی از آغیل سه پای سرجلگه توافق نمودند و مرحوم احمدی سالیان زیادی در قریه ما به وظیفه ملا امامی دوام آورد و من مقدمات را از اول الی آخر در نزد ایشان درس خواندم.

مقدمات را که به پایان رساندم در حوزه علمیه شینه‌ده که الحاج سید شاه موسی رضوی ریاست آن را به عهده داشت به درس و بحث پرداختم. الحاج رضوی در آن زمان خود را کاندیدای شورای ولسی جرگه نمود و در انتخابات پیروز گردید و من بعد از آن در حوزه علمیه سبزک که مدیریت و مدرسیت آن را استاد سید غلام حسن نجفی مشهور به آغای نجفی عهده دار بود، به تحصیلات خود ادامه دادم.

من و هم و سن و سالانم، در همه دوره های دروس مکتب آخندی، حوزه ها و مدارس با کمبود کتاب و امکانات مواجه بودیم.

امکانات درسی در آن سال ها به حدی کمیاب بود که من و اکثر شاگردان، کتب درسی خود را از کسانی دیگری که این کتاب را خوانده بود، به امانت می گرفتیم و پس از ختم شدن آن دوباره به صاحب اش مسترد می کردیم. همین مشکلات بود که بنده، از پنج سوره تا پنج گنج و حافظ شیرازی و مقدمات را این طوری در کتاب عاریه و ا مانتی خواندم.

موقعی که سواد خواندن را پیدا نمودم، کتابی که باید مطالعه نمایم، پیدا نمی شد و کتُب مورد مطالعه که در دسترس من قرار می گرفت کتاب های بودند که جنبه اثباتی آنان بسیار کم بود و بیشتر به تخدیر افکار و اندیشه ها می پرداخت. مثلا یکی از آن کتاب ها کتابی وامق و عذرا بود که او را از نزد میرزا محمد باقر مرحوم فرزند آخند سلطان محمد ولدیت آخند رییس ( میرزا یعقوب ) آورده بودم و همین طور کتاب ورقه – گلشاه و بهترین اش هم کتاب یوسف و زلیخا بود که من این کتاب ها را با علاقمندی خاصی می خواندم و این کتاب ها ادامه داشت تا آنکه در اواخر سلطنت محمد ظاهر شاه و دوره جمهوری داوود خان، کتاب های سودمندی از ایران وارد بازار افغانستان شد و از این کتاب ها، هرکسی طبق ذوق و سلیقه خود یکی را می خرید، چون بیشتر از آن، کسی توانایی خرید کتاب را نداشت و این کتاب ها را از نزد صاحب‌اش به رسم عاریه می آوردیم و پس از مطالعه به صاحب اش می دادیم.

تا اینکه مرحوم حاجی عبدالله رحیمی مقداری کتاب از ایران فرستاد و اختیار کتابخانه بدست مرحوم محمد موسی احسانی که آدم مورد اعتماد بود، سپرده شد و این کتاب ها را مردم برای مطالعه می بردند و اکثرا دوباره تحویل نمی دادند که اکثریت این کتب مفقود شد و مقدار کمی که باقی ماند، در این اواخر تحویل کتاب خانه حوزه علمیه امام محمد باقر ع مکنک گردید.

و مرحوم احسانی به خاطر این کتاب ها در دوره رژیم خلق و پرچم مورد سوء ظن حکومت قرار گرفت که اگر مردم قیام نمی کردند، به جرم ارتباط با ایران و جاسوسی آن کشور به زندان می رفت.

در دوره جمهوری داوود خان الحاج استاد علی زاده مالستانی هم مقدار کتابی در مالستان فرستاد. به نام ( کتاب‌خانه بلال سیار).

پس از قیام و مهاجرت ها و سهولت رفت و آمد ها در ایران، منطقه از نظر کتاب وضعیت غنامندی به خود گرفت. چون هر مهاجری که از ایران می آمد، حد اقل پنج یا ده جلد کتاب همراه خود می آورد.

امروز که در بازارهای کشور خود مشاهده می کنیم، کتاب های فراوان و کتابخانه‌های بی‌شماری به چشم می خورد که در اختیار شهروندان قرار گرفته، ولی حیف و افسوس که موبایل و کمپیوتر فرصتی برای مطالعه باقی نگذاشته است.

وضعیت مکتب و امکانات درسی همان طوری که در بالا اشاره نمودم، بسیار سخت و دسترسی به آن دشوار بود، به گونه مثال، هرگاه کلیات حافظ و غیره را تمام می کردیم، برای کتاب دیگر به تمام خانه های اقوام سر می زدیم تا آنکه کتاب را پیدا می نمودیم و در عین حال کتب نصاب الصبیان، صرف بهایی و صرف میر به حدی کمیاب بود که آنها دست نویسی می شد و چاپ آن ها میسر نمی شد و هر کس صرف بهایی و صرف‌میر به خط آخند رییس مرحوم داشت، گویا تمام دنیا را داشت و من چون در آن زمان از یک خانواده کاملا محروم جامعه در مکتب می رفتم، در پیدا کردن کتاب درسی، خیلی اذیت می شدم تا آنکه درس هایم به سطح حوزه های علمیه رسید. کتاب سیوطی، حاشیه، معالم الاصول، لمعه و امثال این ها را نیز در کتاب عاریتی و امانتی خواندم.

در حوزه های علمیه آن روز، فقط در سه ماه زمستان درس می خواندیم، از برج قوس الی برج حمل وقتی نوروز می شد، درس ها تعطیل می گردید و طلاب حوزه‌ها، به دنبال کارهای کشاورزی رفته و از درس و بحث تا قوس دیگر خبری نبود.

و این روال ادامه داشت تا سال ۱۳۵۹ که الحاج استاد علی زاده مالستانی از قم به وطن بازگشت، اقدام به تاسیس حوزه علمیه نمود و اقدام او در حالی بود که در بین مردم، علم و درس و حوزه به فراموشی رفته بود و تمام ارزش ها در جنگ و جهاد خلاصه می گردید. برایش می گفتیمُ حالا وقت درس و بحث نیست! می گفتندُ ملت مسلمان و مجاهد ما هم جبهه جهاد خود را انجام بدهند و هم نسل آینده و فعلی ما باید درس بخوانند، زیرا جنگ بدون علم و علم بدون ایمان جز تباهی و ویرانی ثمری ندارد و جهاد انحراف پیدا می کند و مردم به کام دشمن خواهد افتاد.

استاد علیزاده تاکید داشت که اگر جهاد مردم افغانستان به پیروزی برسد و حکومت انقلابی و فاتح کشور از ما بخواهند که افرادی که در وزارت ها بتواند کار کند در ولایت ها و ولسوالی استخدام گردد برای ما معرفی نمایید، در آن زمان مردم ما چه کار کنند بدین جهت حوزه علمیه امام صادق ع سوکه را افتتاح کرد که من هم در دو زمستان ۵۹ و ۶۰ در آن حوزه درس خواندم و همراه با من برادر بزرگوار و شجاع و نترس ما محمد ناصر اعتمادی فرزند ملا قاسم فرزند ملا برات از قریه مشکلی هم در حوزه امام صادق به تحصیل پرداخت.

اعتمادی در سال ۱۳۶۴ در باتور ولسوالی ناهور رفت تا همراه با استاد حکیمی دفتری در آنجا افتتاح نمایند که به طور نا آگاهانه و بی خبرُ مورد تهاجم یک عده جاه طلبان که در اجرستان دایه پناهنده شده بودندُ قرار گرفتند و در حال فرار به طرف کوه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و با عده از همرزمان خود به شهادت رسید و کار افتتاح پایگاه سازمان نصر در منطقه باتور ملغی شد.

من در همین سال ها به حیث نماینده مردم در حوزه انقلاب اتفاق اسلامی مالستان در خدمت مردم بودم و از ۱۳۶۳ و یا ۱۳۶۴ الی سال ۱۳۶۷ در قریه خارقل داله وظیفه دار مکتب انتخاب شدم و به کار تعلیم و تربیه شاگردان آن قریه مشغول بودم.

و از سال ۱۳۶۸ از داله در پای جلگه مکنگ وظیفه گرفتم و تا نه سال در این قریه ایفای وظیفه نمودم و سال ۱۳۷۷ با پیروزی طالبان برای یک سال در قریه قچنغتوی مکنک و از سال ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۲ به مدت پنج سال در بالای کمرک ( شیبار پایین، بالا، سادات، کهور و سر آبی) وظیفه آخندی داشتم و از آن به بعد با شرکت در امتحان تثبیت سویه علمای دینی مدرک تحصیل معادل ۱۴ را اخذ نمودم و در سال ۱۳۸۳ به حیث معلم در لیسه عالی ذکور شینه ده مقرر شده و تا حال در همین پُست در همان لیسه به عنوان معلم علوم دینی ایفای وظیفه می نمایم.

گفتنی است که در زمستان های که به عنوان معلم رسمی در لیسه عالی ذکور شینه‌ده ایفای وظیفه کرده ام، در منطقه های قل یخی، قولای الوم بلخسان، سبزک و راباط نیز به عنوان ملا امام وظیفه اجرا کرده ام و از آن طریق نیز به آموزش سواد و علوم قرآنی پرداخته ام.

در مکاتب خصوصی از سبزک تا راباط شاگردانی را تربیت نموده و صد ها نفر را از نعمت سواد برخوردار نمود‌ه ام.

در لیسه عالی ذکور شینه ده، از سال ۱۳۸۳ به اینسو که بنده نیز به عنوان یکی از معلمان آن مکتب، به آموزش و پرورش مصروف بوده ام، صد ها شاگرد آن لیسه از صنف ۱۲ فارغ و شامل دانشگاه های کشور شدند که امروز این شاگردان در ولایات مختلف افغانستان در دوایر دولتی، در خدمت مردم افغانستان قرار دارند.

در مکاتب خصوصی و مساجد نیز شاگردانی را تربیه و با سواد کرده ام که هریک آنان پس از تحصیل در مکاتب، در ادارات گوناگون دولتی دست به کار شده و ماموریت های رسمی دارند.

یکی از نکات بارز دوران ملا امامی ام، تربیه و با سواد ساختن دختران بیشتر از دوره های دیگر بوده است. پیش از من و حتا در دوران خودم در مناطق دیگر، دختر خانم ها بعد از یاد گیری و آموزش رو خوانی قرآنکریم، از ادامه تعلیم دست کشیده و خانواده های آنان به دختران شان اجازه نمی دادند که درس بیشتر بخوانند. دختر خانم های که در دوران ملا امامی من از جمله در منطقه پایجلگه مکنک به درس آغاز کرده و آن را ادامه دادند اکنون هریک در نقاط مختلف به عنوان داکتر و معلم و استاد ایفای وظیفه می کنند.

در پایان یاد آوری می‌کنم که در تربیه فرزندان پسران و دختران خویش نیز از هیچ تلاشی دریغ نکرده و پنج پسر و دو دخترم تا سطح لیسانس و ماستری تحصیل کرده و هر یک مصروف خدمات به جامعه خویش از طریق مسلک های تحصیلی خویش هستند.

با احترام

نهضت مالستانی ۲۵.۱۰.۱۳۹۹ – کابل

 

یادداشت ۱:

صفحه انجمن استادان و تحصیلکرده‌گان مالستان، فعالیت‌ها و کارکردهای اشخاص تاثیرگذار درعرصه معارف را به شکل نوبتی و شماره‌وار، تحت عنوان “روشنگران مالستان” نشر خواهد کرد. بناء از آن عده معلمان و افرادی که هنوز کارکردها و یا زندگی‌نامه شان را به کمیته فرهنگی این انجمن نسپرده باشند، می‌خواهد که با اعضای کمیته فرهنگی این انجمن به تماس شده و از طریق معمول، کارنامه های شان را به کمیته فرهنگی این انجمن تحویل دهند تا در روزهای آینده به دست نشر سپرده شده و با علاقمنان شان شریک گردد.

راه‌ها تماس با کمیته فرهنگی انجمن:

  1. معصومه بهار رئیس کمیته فرهنگی

شماره واتسآپ: ۰۷۹۹۵۷۲۲۷۱

ایمیل: masumabahar786@gmail.com

  1. حیات الله مهریار:

شماره واتسآپ: ۰۷۴۹۹۰۷۰۲۸

ایمیل آدرس: hayatullah.mehryar@gmail.com

  1. آصف سحر:

شماره واتسآپ:۰۷۰۰۲۵۰۵۶۱

ایمیل آدرس: asif.sahar84@gmail.com

یادداشت ۲:

شماره و فهرست روشنگران به معنای طبقه بندی شخصیت‌ها و امتیاز نیست، بلکه این شماره‌ها صرف برای نظم دهی پُست‌ها بوده و از سوی هم نوبت نشر بر اساس دریافت زندگی نامه‌ها ترتیب شده است.

منبع: http://www.malistan.com.af/%d8%b1%d9%88%d8%b4%d9%86%e2%80%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-17/