محمد آصف صمیم
محمد آصف صمیم
اواخر 1367 هـ. ش در منطقه ای زیبایی مالستان دیده به جهان گشودم در حالیکه دوماه بیشتر از تولدم نگذشته بود، گلچین روزگار گونه هایم را از بوسه های عاشقانه ی پدرم محروم و برای همیشه حسرت نگاه ها و نوازش های گرم و مهربانه اش را در تارو پود وجودم به یادگار گذاشت. اما خداوند را سپاس گذارم که در ادامه مسیر پر طلاطم زندگی، کنارم مادری بود که بسان پدر استوارانه حامی ام بود و در نقش مادری اش میسوخت و برای موفقیتم از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد.
دوره ابدائیه و لیسه را با موفقیت در زادگاهم به پایان رساندم و برای ادامه تحصیل راهی دیار غربت، هندوستان شدم. تا اینکه در سال 1392 هـ . ش در سایه ی حمایت های بیدریغ خانواده ام بلاخص پسر عموی گرامی ام حاج اسدالله احمدی که در لحظه لحظه های عمرم با تشویق ها و ا زخود گذشتگی هایی جبران نا پذیرش انرژی و انگیزه دو چندانی به من میداد، در رشته ی اقتصاد فارغ التحصیل شده و بالاخره با دنیای از امید و آرزوهای بلند به کشور عزیزم برگشتم.
آصف صمیم یک مجموعه شعر را در این اواخر به نشر سپرده است و امید میرود که با تلاش های خستگی ناپذیر در این وادی خوب بدرخشد و کتابهای بیشتری را از ایشان داشته باشیم.
قدومت را مبارک من نگفته در کجا رفتی
عزیزم ناپدید گشتی و شاید درسما رفتی
برای اینکه آ یی تحفه ها بهرت گرفتم من
ولی نادیده آن را تو چرا از نزد ما رفتی
به ظاهرطفل خورد بودی ولی بهرم همان یکتا
چرا اینگونه حقم دادی تو ای آشنا رفتی
م.ح آ.ص.
میرآدینه